تاریخ انتشار : ۰۱ بهمن ۱۳۹۲ - ۲۳:۰۵  ، 
کد خبر : ۲۶۴۰۴۷

سالی پرفراز و نشیب درصحنه سیاسی لبنان (بخش اول)


 سرویس خارجی: پرونده تحولات سیاسی سال 2013 میلادی لبنان درحالی بسته ودر دفتر تاریخ این کشوردر کنار پیروزی مقاومت در مقابل صهیونیست ها ، اخراج آنها از لبنان وهمچنین نبرد سرنوشت ساز جنگ 33 روزه ثبت شد که دراین سال،شاهد صفحه‌ای سیاه از آشفتگی سیاسی در کنار بحران امنیتی و رکود اقتصادی بودیم.« سامی کلیب» روزنامه نگار لبنانی معتقد است که نابسامانی امنیتی، آشفتگی سیاسی و رکود اقتصادی لبنان، تاوان بازی برخی طرف ها است که ملت لبنان هزینه آن را می پردازد و پیامش این است که سال 2014 را از هم اکنون باید بحرانی ترین و خطرناک ترین دوره تاریخ لبنان در قرن حاضر نامگذاری کرد.

لبنان سالی را پشت سر گذاشت که همچنان همسایه شمالی آن یعنی فلسطین در اشغال صهیونیست ها قرار دارد و دیگر همسایه آن سوریه هم سرگرم مقابله با یک توطئه صهیونیستی – سعودی و نبرد با تکفیری های تروریستی داخلی و وارداتی مورد حمایت این محور ضد مقاومت است. این است لبنان 2013 . نمی توان گفت که لبنان در وضعیت جنگی بوده، اما قطعا شرایطی سخت تر از آن را پشت سر گذاشته است، کشوری که همیشه خطر در کمین آن نشسته است،مانند بورس،وضعیتش دائما در حال تغییروبالاوپایین شدن است؛کشوری که انفجار خودروهای بمب گذاری شده جزو برنامه های روزانه آن شده، اما برخی از سیاستمدارانش حاضر نیستند هیچ تغییری در راهبردها و مواضع خود بدهند.

جریان المستقبل به رهبری«سعد حریری» پای خود رادریک کفش کرده وهمصداباگروه‌های تکفیری تروریستی، آشکارا می گوید که تنها راه پایان بحران سوریه، خروج حزب‌الله از سوریه است وبه هر معادله‌ای برای تشکیل دولت لبنان تن می دهد،مشروط براینکه حزب الله در سوریه نباشد.حزب الله بارها تاکید کرده است که برای حمایت ازلبنان ومحورمقاومت ضد صهیونیستی به سوریه رفته و تنها با تکفیری‌های تروریستی که امنیت و ثبات لبنان را به خطر انداخته اند در حال مبارزه است.لبنان،کشوری که همواره به دموکراسی خود افتخار می‌کرد، اکنون خلاء سیاسی برهمه سناریوهای دیگرش غلبه کرده؛کشوری که با ناامنی‌های روز افزون،فردایش از امروز خطرناک تر و سخت‌تر است و این شاه بیت پرونده لبنان درسال 2013 و شاید2014 است.

شکل گیری جریان تکفیری تروریستی علیه محورمقاومت ضد صهیونیستی به کمک رژیم های سعودی و صهیونیستی و با حمایت برخی کشورهای غربی و عربی و حتی ترکیه،نه تنها مردم سوریه را زجر داده وساختارهای این کشوررا نابود کرده است،بلکه همسایه آن یعنی لبنان را هم دستخوش مصائب امنیتی،سیاسی و اقتصادی کرده است.افزایش ترورها،انفجارماشین های بمب گذاری شده با هزینه عربستان ، گسترش اختلافات سیاسی ورکوداقتصادی،سوغات جبهه ضد محورمقاومت برای لبنان و مردم آن بوده که پیامدهای آن هرروزخطرناک‌ترمی‌شود،تاجایی که بسیاری آینده لبنان راتیره وتارمی‌بینند .

در پرونده سیاسی لبنان،سال 2013 ایستگاه های مهمی است که باید در آن توقف کرد تا شاید بتوان نقشه راه دشمنان ملت این کشور را برای رسیدن لبنان به این وضعیت خطرناک مرورکرد.

خودکشی سیاسی

درپایان سال 2012 گفته می شدکه آینده لبنان درگرویک انتخابات پارلمانی سرنوشت سازاست که می تواند همه معادله‌‌های آینده این کشور را رقم بزند. پس همه طرف‌های سیاسی متعهد شدند این انتخابات برمبنای قانونی جدید، متمدنانه ومدرن برگزار شود. اما در ماه های آغازین سال 2013 موضوع تمدید، به پدیده ای مخرب در همه بخش ها بویژه امنیتی تبدیل و شرایط برای فروپاشی دموکراسی لبنان به دست فرزندان این کشور فراهم شد.این پدیده به بسیاری ازنهادها ازجمله فرماندهی ارتش و فرماندهی نیروهای امنیت داخلی نفوذ کرد.

مخالفت با تمدید درفرماندهی نیروهای امنیت داخلی، کافی بود که به آغاز مسیر خلاء سیاسی در لبنان برسیم و«نجیب میقاتی» نخست وزیر،به بهانه فراهم کردن فضا برای تشکیل دولت نجات ملی،در22 مارس2013ازسمت خود استعفا کند.درهرصورت،اولین جرقه بحران سیاسی 2013 درلبنان بااستعفای نجیب میقاتی زده شد،استعفایی که برخی ناظران لبنانی آن را«خودکشی سیاسی»یک سیاستمدار کهنه کار خواندند.این استعفا شایدیک امرعادی ومعمول بود وبه بهانه تشکیل دولت نجات ملی لبنان صورت گرفت، اما پس لرزه‌های این زلزله سیاسی همچنان در لبنان خطرآفرین است وحتی امنیت و تمامیت ارضی این کشوررابا تهدید مواجه کرده است .

اندکی پیش ازاستعفا،میقاتی که به نظر می رسید به دنبال بهانه ای برای کناره گیری از سمت خود می گردد،مساله تمدید دوره ماموریت«اشرف ریفی»فرمانده کل پلیس لبنان را که به سن بازنشستگی رسیده بود،به وزرای جریان هشت مارس پیشنهاد کرد،اماجریان8مارس(همسوبا حزب الله) ابقای ریفی را کاملا مغایر قانون دانست و درخواست کرد که این شخصیت وابسته به جریان المستقبل وگروه 14 مارس که حمایتی آشکار از گروه های تکفیری می کرد، بر اساس قانون اساسی از سمت خود کنار رفته و جایگزینی دیگر برای وی مشخص شود.

این روزها در رسانه‌های لبنانی، پرده از سوءاستفاده های کلان ریفی برای حمایت ازجریان های تکفیری وتروریستی برداشته شده است.میقاتی که پیش ازاین چند بارتهدید به استعفا کرده بود، سرانجام به بهانه عدم موافقت با درخواستش برای ابقای ریفی که البته حمایت«میشل سلیمان» رییس جمهورو«ولید جنبلاط» رییس حزب سوسیالیست ترقی خواه رانیزبه همراه داشت،پس ازاتمام جلسه هیات دولت دریک کنفرانس مطبوعاتی شرکت واستعفای خود را از مقام نخست وزیری لبنان اعلام کردکه بلافاصله باموافقت سلیمان مواجه شد.

دراین اثنا«نبیه بری»رییس مجلس لبنان، پیشنهاد رای‌گیری در پارلمان در خصوص قانون جدید انتخابات و همچنین تمدید دوره فرماندهان دستگاه های امنیتی ونظامی از جمله اشرف ریفی و«ژان قهوه چی» فرمانده ارتش لبنان رادادکه بااستقبال میقاتی و حامیان ریفی مواجه نشد. البته ازآن زمان تا کنون، دولت مستعفی میقاتی بدون برگزاری جلسات کابینه وتصمیم گیری جدی برسرکاراست وحتی اخیرا«غازی العریضی» وزیرحمل ونقل دولت میقاتی از مقام خود استعفا داد.

دولت متولد نشده

به دنبال پذیرش استعفای میقاتی،انتخاب نخست وزیر جدید دردستورکارقرار گرفت و احزاب و گروه های سیاسی لبنانی «تمام سلام» عضو جریان 14 مارس را به عنوان نخست وزیر انتخاب کردند.رایزنی های فراکسیون های مختلف درپارلمان لبنان درنهایت به نتیجه رسید وزیرسایه توافقی غیرعلنی وشبه اجماع بر روی گزینه جریان المستقبل که حمایت علنی عربستان سعودی را نیز با خود داشت، «تمام سلام» از سوی تمامی فراکسیون های مجلس با124رای از128رای به نخست وزیری لبنان رسیدومقررشد وی باتشکیل دولت،زمینه برگزاری انتخابات پارلمانی رادر16ژوئن مهیاکندکه به دلایلی این انتخابات برگزارنشد.

پس از انتخاب تمام سلام، میشل سلیمان، رییس جمهوری، با صدور حکمی،وی رامکلف به تشکیل دولت جدید کرد واوبراساس قانون اساسی پذیرفت که در راستای منافع ملی وهمکاری با تمامی گروه های سیاسی،در شرایط حساس کنونی به وظایف خود عمل کند.وی در سخنانی پس از انتخابش به نخست وزیری، با تاکید برضرورت وحدت ملی وتوافق برسریک قانون انتخاباتی جدید گفت: من حساسیت وضعیت فعلی را درک کرده و امیدوارم که تمام شخصیت ها و جریان های سیاسی از فرصت موجود به منظور برون رفت از چالش هااستفاده کنند ومن نیزدرراستای تشکیل دولت آشتی ملی،خواهم کوشید.

پس ازاین،«سلام» دیدارها ومشاوره های خودراباگروه هاوجریان های سیاسی مختلف به منظورتشکیل دولتی متشکل از24 وزیر آغازکرد.وی تصمیم گرفت دولت خودرابرخلاف سنت گذشته ومعادله موجود(9- 9- 6)با8وزیروابسته به جریان8مارس،8وزیروابسته به جریان 14مارس و8وزیروابسته به رییس جمهورو«ولید جنبلاط» رییس حزب دروزی سوسیالیست ترقی خواه به عنوان وزرای مستقل تشکیل دهدودرحقیقت بحران سیاسی لبنان را وارد مرحله ای سخت تر کرد.«تمام سلام»درنهایت نتوانست یانخواست به تعهدات خود در خصوص مهلت های قانونی به منظور تشکیل دولت آشتی ملی و همچنین انجام مقدمات لازم برای انتخابات پارلمانی که دولت اومی بایست نظارت برآن رابرعهده می گرفت،پایبندبماندودراین راستا،نمایندگان14مارس در مجلس نیزباتحریم جلسات پارلمان به یاری وی آمدندودرپایان،فرایندتدوین قانون جدیدانتخابات متوقف شد تابرگزاری انتخابات باچالشی دیگرمواجه شود.

درهمان آغازین هفته های سال2013،بحث و بررسی‌هایی که ازسال2012برای دستیابی به یک قانون انتخاباتی جدیدآغازشده بود،ادامه یافت،امااین تلاش هابه اجماع برسرطرح های موجود،ازجمله قانون«ارتدوکسی»نیانجامید .براساس قانون پیشنهادی ارتدوکسی،هریک ازطوایف لبنانی بطورمستقیم اقدام به انتخاب نمایندگان خود در پارلمان می کنند. برای مثال یک شهروند مسیحی حق رای دادن به یک نامزد مسلمان را ندارد. چنانچه این پیش نویس که بااستقبال مسیحیان مارونی لبنان مواجه شد،تصویب می شد،شمار نمایندگان پارلمان لبنان از128به134نفر افزایش می‌یافت.

سنگ‌اندازی «المستقبل»

از جمله دلایل اصلی ناکامی در به نتیجه رسیدن رایزنی ها برای تشکیل دولت جدید و برگزای انتخابات پارلمانی، مخالفت برخی جریان های سیاسی بویژه جریان المستقبل وابسته به «سعد حریری» و حزب «سوسیالیست ترقی خواه» به رهبری «ولید جنبلاط» بود، چرا که با تغییر قانون موسوم به «دهه 60 میلادی» یا«قانون قدیم»،این دو جریان در کسب تعداد کرسی‌های بیشتر،ناکام می‌ماندند.بنابراین،جریان 14مارس، به شکل کلی با تغییر قانون 1960 مخالفت‌هایی داشت تا شانس این جریان در کسب اکثریت در پارلمان، در صورت برگزاری انتخابات، از میان نرود.

به گفته صاحبنظران، دلیل اصلی مخالفت المستقبل این بود که این جریان همواره با هزینه هایی گزاف در مناطق مسیحی نشین لبنان، از برخی شخصیت‌های هم فکر خود در این مناطق حمایت و آنها را وارد پارلمان می کرد، اما با ساز و کار قانون ارتدوکسی، این باب به روی این جریان بسته می شد.به هر حال فراکسیون‌های مختلف مجلس لبنان در چند ماه متوالی، با وجود تلاش های فراوان نتوانستند قانون جدید انتخابات را تصویب کنند و به همین دلیل انتخابات پارلمانی این کشور که قرار بود در ماه ژوئن (خرداد ماه) برگزار شود، به تعویق افتاد.سرانجام، با رای نمایندگان پارلمان لبنان، فعالیت مجلس به مدت 17 ماه دیگر تمدید شد وبرگزاری انتخابات به تعویق افتاد.

جلسه ای به دعوت « نبیه بری» رییس مجلس نمایندگان لبنان تشکیل شد و درآن،مدت زمان فعالیت این دوره مجلس تا20نوامبر2014تمدید شدوالبته بهانه این تمدید، شرایط امنیتی استثنایی بود که بر لبنان حاکم است.تجربه تمدید مجلس درجنگ‌های داخلی لبنان تکرارشدونمایندگان بدین شکل، تلاش های هشت ماهه برای تدوین قانون جدید انتخاباتی راناکام گذاشتند.پس ازتصویب طرح تمدید درمجلس لبنان،رییس جمهورونخست وزیرآن راامضا کردندونمایندگان حاضردرجلسه پس ازخروج ازمجلس،بااعتراض مردمی که مقابل پارلمان تجمع کرده بودند،روبرو شدند. معترضان که شعارهایی درمخالفات بااین قانون سرداده بودند،با گوجه فرنگی به خودروهای حامل نمایندگان حمله کردند.

با تمدید دوره مجلس فعلی،تمام سلام، نخست وزیر منتخب لبنان که 10 ماه از انتخاب وی می گذرد، با چالش بیشتری در روند تشکیل دولت و کابینه خود مواجه شد. البته برخی منابع آگاه، توافق آمریکاوعربستان رادراین رابطه دخیل می دانند،چراکه بدین شکل، از تصویب هرگونه قانون جدید انتخاباتی جلوگیری به عمل می آید تا حزب‌الله و همپیمانانش نتوانند پس از دولت میقاتی، قدرت بیشتری در لبنان به دست بگیرند؛چرا که ازدید آنها، دولت میقاتی دولت روی کارآمده ازسوی حزب الله به شمارمی‌آمد.

بعدازگذشت10ماه ازمکلف شدن سلام،تا آخرین روزهای سال، نشانه هایی امیدوارکننده ازتولددولت جدید،برمبنای منافع ملی دیده نشد،اما این روزها که لبنان در معرض نابسامانی وناامنی بی سابقه قرارگرفته، پرده ها از یک توطئه با محوریت سعودی - صهیونیستی مورد حمایت غرب کنار زده شدوگفته می شودهمپیمانان این محورضد مقاومت ومجریان این توطئه درلبنان، سرگرم تشکیل دولتی یکدست هستند تا حزب الله لبنان درآن حضورنداشته باشد.منابع خبری با توجه به ضرب الاجل و خط قرمزی که رییس جمهوری لبنان برای تشکیل دولت جدید صادر کرد، احتمال داده‌اند که حتی تمام سلام، فهرست 24 وزیر را بدون در نظر گرفتن حزب الله، برای ارائه به رییس جمهوری لبنان آماده کرده و سلیمان هم برای تایید و ارسال آن به پارلمان آماده است.

این در حالی است که هرچند در جریان 14 مارس هم مخالفینی بااجرای این توطئه سیاسی - امنیتی وجود دارد،اما جریان هشت مارس و «ولید جنبلاط » به شدت باآن مخالفت کرده وگفته اند که اجازه اجرای آن را نخواهند داد وحتما باید دولت فراگیر آشتی ملی با حضور همه جریان ها و گروه های سیاسی تشکیل شود.برخی ناظران سیاسی هشدار داده اند که با اجرای این توطئه و تشکیل دولت یکدست،هرج ومرج لبنان را فراخواهد گرفت وچشم انداز لبنان، مبهم و نامشخص است.

مخالفان تشکیل دولت یکدست همچنین تاکید کرده اند که رییس جمهوری آینده لبنان بایددرزمان مقررتعیین وسلیمان،کاخ ریاست جمهوری راترک کندوحتی برخی مخالفان اعلام کردند که ترجیح می دهند صندلی رییس جمهوری خالی بماند، اما دوره سلیمان تمدید نشود.

نشست پشت درهای بسته

بانزدیک شدن پایان دوره ریاست جمهوری میشل سلیمان(25می2014)اواخرسال2013،رایزنی های اولیه به منظور انتخاب جانشین وی درمیان محافل واحزاب سیاسی لبنان، پشت درهای بسته آغاز شد.

هرچندسناریوهای مختلفی ازجمله احتمال تمدیددوره ریاست جمهوری میشل سلیمان باافزایش تلاش برخی نزدیکان او بویژه در جریان 14 مارس مطرح شده، اما خودش بارها تاکید کرده که تمایلی به این کارندارد و گفته که به آخرین گزینه ای که فکر می کند، تمدید است.سلیمان حتی تاکید کرد که در ملاقات اخیرش با پادشاه عربستان سعودی در ریاض،دراین زمینه سخنی نگفته وازملک عبدالله هم سخنی دراین باره نشنیده است.

درهرصورت درهفته های پایانی سال 2013،گفت وگوهاورایزنی های سیاسی درخصوص معرفی نامزدهای ریاست جمهوری، از پشت پرده سیاست خارج شد و از حضور برخی شخصیت های سیاسی در این صحنه به شکل شبه قطعی یاد شد و حتی برخی تمایل خود را کتمان نکردند.بر اساس قانون اساسی لبنان، جلسه انتخاب رییس جمهور جدید در مجلس نمایندگان باید، 60 روز پیش از پایان دوره ریاست جمهوری فعلی، یعنی در روز 25 مارس 2014 برگزار شود.

شخصی که به عنوان رییس جمهور در لبنان انتخاب می شود، لازم است از مسیحیان مارونی (یکی از طوایف مسیحیت مشرق زمین که بیشتردرلبنان و سوریه سکونت دارند) باشد و بدین سبب، جریان های سیاسی ملزمند یکی از شخصیت های مارونی مذهب خود را برای حضوردررقابت انتخاب رییس جمهور، معرفی کنند.

تاثیر بحران سوریه بر لبنان

سوریه و لبنان فقط همسایه نیستند. در طول تاریخ، تحولات این دو کشور و سیاست، اقتصاد و امنیت آنها در هم تنیده شده و بطور مستقیم بر یکدیگرتاثیرداشته، دارند وخواهند داشت اما از سه سال قبل که بحران در سوریه با دسیسه چینی محورصهیونیستی – سعودی وحمایت برخی کشورهای غربی،عربی وترکیه شکل گرفت، باحمایت مالی،تسلیحاتی واطلاعاتی این محور،تروریست‌های تکفیری برای ضربه زدن به محورمقاومت ضد صهیونیستی، ازسراسرجهان به سوریه فرستاده شدند.

یکی از دروازه های نقل و انتقال سلاح وعناصر تکفیری تروریستی به سوریه ،مرزهای لبنان در نظر گرفته شد وهمین رویکردکه با سیاست خویشتنداری دولت و رییس جمهوری لبنان همراه شد، لبنان را بطور مستقیم وارد این بحران کرد.درمقابل، حزب الله لبنان اعلام کرد که با هدف حمایت از تمامیت ارضی و مردم لبنان و محور مقاومت ضدصهیونیستی و حمایت از اماکن مقدس وارد سوریه شده است.محور صهیونیستی – سعودی که در صحنه سیاسی و نظامی سوریه متحمل شکست سختی شده است، به مزدوران تکفیری و تروریستی خود دستور دادند تا جنایاتی تروریستی را علیه مسلمانان اعم از شیعه و سنی و مسیحیان، به منظور ایجاد رعب و وحشت در میان مردم لبنان شروع کنند تا زمینه جنگ روانی علیه حزب الله توسط گروه های سیاسی همپیمان این محور فراهم شود، شاید که حزب الله به خروج از سوریه رضایت بدهد. حزب الله تاکید کرده است که تسلیم این فشارها نخواهد شد و به پشتوانه مردم مقاوم لبنان، نبرد سوریه را که معرکه سرنوشت و موجودیت و حمایت از مقاومت ضد صهیونیستی است، ترک نمی کند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات