صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۰۶ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۰:۱۲  ، 
کد خبر : ۲۶۸۳۱۸

ماراتن هسته ای در وقت اضافه

روزهای آینده منوط به این است که طرفهای غربی فرضيات ذهني خود درباره برنامه هسته ای ایران را تغيير دهند و البته آنان در قبال مواضع منطقی، مستدل و حقوقی جمهوری اسلامی ایران ناچارند این کار را انجام دهند، تا امکان حصول توافق نهايي فراهم شود، و گرنه خود را به بازی گرفته اند

پایگاه بصیرت؛ گروه بین الملل: مذاکرات 18 روزه وین ( وین 6) با هدف رسیدن ایران و اعضای 1+5 به توافق نهایی هسته ای و با حضور مقامات ارشد دیپلماتیک ایران، روسیه، چین، آمریکا، انگلیس،آلمان و فرانسه برگزار شد. طرفین پس از 18  روز مذاکرات و رایزنی‌های فشرده در وین و در ششمین دور مذاکرات مربوط به راه‌حل جامع هسته‌ای (برنامه اقدام مشترک جامع) و پس از آنکه عملا طی شش ماه اول گام نخست‌ توافقنامه ژنو  (29 تیر ماه ) نتوانستند به توافقنامه جامع دست یابند، این مذاکرات را برای چهار ماه آینده (24 نوامبر 2014)  تمدید کردند. به عبارت بهتر، دستور مذاکرات در سه روز آخر به جای " رسیدن به توافق جامع" بر روی " نحوه تمدید مذاکرات" استوار بود. پس از کارشکنی ایالات متحده آمریکا و فرانسه در جریان مذاکرات وین 4 و البته انفعال دیگر اعضای 1+5 در آن مجال، عملا چشم انداز رسیدن به توافق نهایی تا ضرب الاجل شش ماهه نخست توافقنامه ژنو از دست رفت. با این حال طرفین مذاکره کننده در جریان مذاکرات وین 5 و حتی تا دو هفته نخست مذاکرات طولانی مدت وین 6 سعی کردند سخنی از تمدید توافقنامه ژنو به میان نیاورند و اصلی ترین هدف خود را رسیدن به توافق نهایی تا 20 ژوئیه( 29 تیرماه) اعلام کنند. در نهایت طرفین پس از مشاهده پیشرفت های نسبی در مذاکرات و در عین حال باقی ماندن اختلافات جدی حول مسائل اساسی و تعیین کننده، تصمیم گرفتند بر روی گزینه " تمدید مذاکرات هسته ای " تمرکز کنند.

 در پايان مذاکرات وين 6 طرفين به همان نقطه اي رسيدند که در مذاکرات وين 5 به آن رسيده بودند، با اين تفاوت که اين بار "استمرار اختلافات" با عنوان "پيشرفت در برخي موارد اختلافي  " همراه بود. استفاده از عنوان " اختلاف " در کنار "پيشرفت" در پايان مذاکرات وين 6 ذهن همگان را نسبت به خود مشغول کرد، اما اصل ماجرا این بود که نتيجه بيش از سه هفته مذاکرات مستمر در وين در نهايت نه " توافق جامع" بود و نه " شکست کامل مذاکرات". همگان بر اين باورند که ايران و اعضاي 1+5 در فاصله اي ميان اين دو نقطه قرار دارد. اين در حالي‌است که قرار بود در مذاکرات وين 6 طرفين به نتیجه مطلق برسند نه نتیجه نسبی.

این نتیجه بدین خاطر حاصل شد که ايالات متحده آمريکا و ديگر اعضاي 1+5 در جريان مذاکرات وين 6 واقع بيني و اراده لازم را جهت رسيدن به توافق نهايي نداشتند. اصرار واشنگتن و تروئيکاي اروپايي بر ادعاهاي نخ نما، غير مستدل و بازدارنده در خصوص برنامه هسته اي ايران در عمل مانع از رسيدن طرفين به توافق نهايي شد. در اين ميان ايستادگي تيم مذاکره کننده هسته اي کشورمان بر روي خطوط قرمز  قابل تقدير بود. لازم به ذکر است که براساس توافق اخیر بین ایران و گروه ۱+۵ در وین ۶ و تمدید چهار ماهه مذاکرات، قرار است ۲ میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار از درآمدهای بلوکه شده حاصل از فروش نفت ایران طی ۶ قسط به حساب بانک مرکزی واریز شود که دهم مرداد سررسید اولین قسط است.

تعیین ثوابت و متغیرات در مذاکرات وین 6

تعیین ثوابت و متغیرات در مذاکرات وین 6 بسیار مهم و تعیین کننده است. به عبارت بهتر، تا زمانی که این موارد تعیین نشود، نمی توان تصویر صحیح و جامعی نسبت به مذاکرات اخیر وین ترسیم کرد. در جريان مذاکرات وين 6 برخي ثوابت تقويت شده و برخي متغيرها از بين رفت. يکي از اين ثوابت، به اختلاف مهم و اساسي اعضاي 1+5 بر سر ظرفيت غني سازي اورانيوم باز مي گردد. "ظرفيت غني سازي اورانيوم" و نحوه تعيين و محاسبه آن، اصلي ترين موضوع اختلاف ميان ايران و اعضاي 1+5 است. اين اختلاف از حالت فني و حقوقي خارج شده و ماهيتي سياسي پيدا کرده است. به عبارت بهتر، ايالات متحده آمريکا و ديگر اعضاي 1+5 در راستاي حل اين مسئله ناچارند تصميمي "سياسي" اتخاذ کنند. اين تصميم سياسي در جريان مذاکرات وين 6 عملا اتخاذ نشد. در نقطه فعلي مذاکرات در بين کارشناسان حقوقي و فني به اتمام رسيده و طرف ايراني نيز استدلالات قاطعانه و محکم خود را در خصوص مقولاتي مانند تعيين نيازهاي اساسي و ظرفيت غني سازي اورانيوم و تعداد سانتريفيوژهاي لازم براي تحقق اين نيازهاي اساسي ارائه کرده است. استدلال جمهوري اسلامي ايران در اين خصوص کاملا مشخص است: اولا تاسيسات آب سنگين اراک و نيروگاه بوشهر از نيازهاي اساسي ايران است، ثانیا قرارداد تامين سوخت نيروگاه بوشهر از سوي روس ها تا سال 2021 خاتمه خواهد يافت.

بنابراین زماني‌كه  ايران توان توليد سوخت مورد نياز خود  را دارد دليل و منطقي براي صرف‌نظر كردن از توليد داخلي و مبادرت به ورود سوخت از خارج  وجود ندارد. با اين حال طرف هاي غربي مذاکره کننده با ايران در جريان مذاکرات وين 6 اين محاسبه واقع بينانه و شفاف را نپذيرفته و روي خواسته هاي موهوم خود پافشاري کردند. نکته مهم تر اينکه تاکيد رهبر معظم انقلاب اسلامي در خصوص نياز اساسي ايران به 190 هزار سو سانتريفيوژ نيز عملا انتظار بجاي طرف ايراني از توافق هسته اي را مشخص ساخت. با اين حال در عمل شاهد هستيم که طرف مقابل اقدام موثري در راستاي پذيرش اين حقوق مسلم ( بر اساس نيازهاي اساسي يک عضو آژانس بين المللي انرژي اتمي) صورت نداد و دوباره بر ريسمان  مطالعات ادعايي و تحليل هاي ساختگي مبتني بر آن چنگ زد! اصرار دوباره ایالات متحده آمریکا بر روی مطالعات ادعایی در خصوص برنامه هسته یا صلح آمیز ایران به خوبی نشان داد که اعضای 1+5 کماکان نگاه سیاسی نسبت به پرونده هسته ای ایران را جایگزین نگاه حقوقی و فنی ساخته اند. این در حالی است که به لحاظ فنی و حقوقی پرونده هسته ای ایران جای کمترین کژتابی و مانوری را برای طرف غربی باقی نگذاشته است.

اظهارات مهم برژینسکی در خصوص پرونده هسته ای ایران

در حالی که طرف غربی با بحث های غیرواقعی مانع شکل گیری توافق جامع در وین 6 شد، زبگنیو برژینسکی، مشاور امنیت ملی ایالات متحده آمریکا در دوران ریاست جمهوری جیمی کارتر، در اظهاراتی توهمات و تخیلات طرف غربی در مواجه با برنامه هسته ای ای��ان را نشان داد. این اظهارات درست پس از عدم توافق ایران و اعضای 1+5 پس از مذاکرات وین 6 صورت گرفت. برژينسكي يكي از استراتژيست هاي مطرح حوزه سياست خارجي در اين كشور محسوب مي شود. در دوران رياست جمهوري بوش پسر، برژينسكي هشدار قاطعانه اي به جرج واكر بوش و نومحافظه كاران افراطي در آمريكا داد و از آنها خواست تا به جاي تقابل با ايران، به مرور قواعد و راهكارهاي « زندگي در كنار ايران قدرتمند» بپردازند. فراموش نكنيم كه برژينسكي به عنوان يك رئاليست تمام عيار و بر اساس محاسبه عينيات موجود در نظام بين الملل اين سخنان را بر زبان آورد. در هر حال با گذشت زمان و حضور اوباما در كاخ سفيد، شاهد ادامه سياست هاي خصمانه كاخ سفيد در قبال ايران بوديم؛ سياست ها و رفتارهايي وقيحانه و ناشيانه كه هر يك از آنها با مقاومت و واكنش صريح و قوي نظام و ملت ايران ناكام ماند.

    در حال حاضر برژينسكي بار ديگر در خصوص جمهوري اسلامي ايران و توان كشورمان سخن به ميان آورده است. اين سخنان درست زماني بيان شده است كه به واسطه زياده خواهي ها و رفتارهاي غير منطقي واشنگتن و تروئيكاي اروپايي، عملا در مذاكرات وين 6 فرصت رسيدن به توافق نهايي از دست رفت و مذاكرات هسته اي ايران و اعضاي 1+5 تا 4 ماه ديگر تمديد شد. برژينسكي در اين خصوص به نكات بسيار قابل تاملي اشاره كرده است:

« ادعاي آمريكا در خصوص ساخت سلاح هسته اي توسط ايران بي معني است....... اصولا من ايران را كشوري اصيل مي دانم كه در اغلب كشورهاي ديگر خاورميانه شما چنين چيزي را نمي بينيد. در ايران انسجام واقعي وجود دارد. ايران كشوري با هويتي معتبر و با دولتي مستحكم است .... اسرائيل تنها رژيمي است كه به طور انحصاري داراي سلاح هاي هسته اي در منطقه است و از مدت ها اين جنگ افزار را در اختيار داشته است. ارتش اسرائيل حدود 100 تا 200 بمب هسته اي دارد و اين براي قتل عام كافي است بنابر اين پرداختن به موضوع ساخت بمب اتمي از سوي ايران مصداقي از حقه بازي است. »

برژينسكي از عبارت « حقه بازي» براي توصيف رفتار ايالات متحده آمريكا و شركاي غربي آن استفاده كرده است. به عبارت بهتر، وي در بعد ماهوي ادعاي پايه اي ايالات متحده و تروئيكاي اروپايي در خصوص برنامه هسته اي صلح آميز كشورمان را زير سئوال برده است.

پایبندی ایران به تعهدات هسته ای

 اظهارات برژینسکی ناظر به این است که جمهوري اسلامي ايران پس از امضاي توافقنامه ژنو به تک تک تعهدات خود در اين خصوص پايبند بوده است. بر همين اساس ايران روند تبديل " اکسيد" به " گاز" را متوقف کرد تا حسن نيت خود را وفق آنچه در توافقنامه موقت ژنو آمده بود به طرف مقابل نشان دهد( با اين حال جمهوري اسلامي ايران به صورت قانوني تبديل " سوخت مايع" به " اکسيد" را ادامه داد). جان کري وزير امور خارجه ايالات متحده آمريکا پس از مذاکرات وين 6  نيز به پايبندي جمهوري اسلامي ايران نسبت به تعهدات موجود در توافقنامه ژنو اذعان کرده است. با اين حال واشنگتن و تروييکاي اروپايي پاسخ اين تعهد پذيري را با غير واقع بيني و شانتاژهاي بازدارنده پاي ميز مذاکرات داده اند. عواملي که در نهايت باعث شد جمله " اختلافات اساسي به قوت خود باقي مانده است" براي چندمين بار به اصلي ترين پيام کنفرانس و بيانيه پاياني مذاکرات تبديل شود.

بنابراین باید گفت هم اکنون جدال حقوقي پاي ميز مذاکرات عملا پايان يافته است. در اينجا صرفا "اتخاذ تصميمات سياسي" راهگشا خواهد بود. اتفاقا حضور وزراي امور خارجه ايالات متحده آمريکا و سه  کشور اروپايي در مذاکرات وين 6 نيز  در همين راستا صورت گرفت. طرف هاي مذاکره کننده به اين نتيجه رسيدند که ادامه مذاکرات در سطوح فني و حقوقي و کارشناسي عملا ديگر به نقطه پايان خود رسيده و زمان اتخاذ تصميمات سياسي از سوي کشورهاي طرف مذاکره فرا رسيده است. با اين حال، جان کري ، لوران فوبيوس، ويليام هيگ و اشتاين ماير فرصت بسيار طلايي و موثري را در جريان حضور همزمان خود در وين از دست دادند. البته در اين ميان پيشرفت هايي نيز حاصل شد، اما اين پيشرفت‌ها به اندازه اي نبود که متعاقب آن توافق نهايي حاصل شود.

در حال حاضر نیز در مدت 4 ماهه تمدید توافقنامه ژنو، وزراي امور خارجه آمريکا و دیگر کشورهای 1+5  جهت  اتخاذ تصميم سخت و تعيين کننده در رسيدن به توافق هسته اي نهايي با ايران فرصت بسيار اندکي دارند.

سوال اصلی اینجاست که چرا حضور وزرای امور خارجه آمریکا و کشورهای اروپایی در مذاکرات وین 6 نتوانست منجر به امضای توافق نهایی بین ایران و اعضای 1+5 شود؟ پاسخ این سوال کاملا مشخص است. واقعيت امر اين است که  جان کري و لوران فابيوس با استناد به پيش فرض ها و متعاقبا فرضياتي نادرست پا به مذاکرات وين 6 گذاشتند. فابيوس که قبلا از " توافق در دقيقه 90" سخن مي گفت خود به يکي از عوامل پايان بازي قبل از وقت قانوني تبديل شد! وزراي امور خارجه کشورهاي غربي تصور مي کردند  با نزديک تر شدن به آخرين روز مذاکرات، نرمش فوق العاده اي از سوي طرف ايراني صورت خواهد گرفت و در نتيجه آنها به خواسته هاي نامعقول خود در زمينه ظرفيت غني سازي و تعداد سانتريفيوژها خواهند رسيد. اين در حالي‌است که چنين فرضيه اي از اساس نادرست بود.

بنابراین روزهای آینده منوط به این است که واشنگتن و پاريس و ديگر اعضاي 1+5 فرضيات ذهني خود را به صورت فوري تغيير دهند و البته آنان در قبال مواضع منطقی، مستدل و حقوقی جمهوری اسلامی ایران ناچارند این کار را انجام دهند، تا امکان حصول توافق نهايي فراهم شود، و گرنه خود را به بازی گرفته اند و تمديد چهار ماهه مذاکرات نيز نمي تواند متضمن امضاي توافق نهايي ميان طرفين شود.کري و فابيوس به عنوان وزراي امور خارجه دو کشوري که بيشترين سنگ اندازي ها را در مسير مذاکرات هسته اي با ايران داشته اند در کشورهايشان به سر مي برند و هنوز مواضع نامعقول خود را در قبال موضوع تعيين ظرفيت غني سازي ايران نگه داشته اند، مواضعی که نه تنها منجر به انعقاد توافق نهايي نخواهد شد، بلکه آمريکا و فرانسه را به عنوان دو کشور عامل شکست مذاکرات هسته اي معرفي خواهد کرد. بدون شک هزينه ها و تبعات اين شکست براي واشنگتن و پاريس و حتي ديگر اعضاي 1+5 سنگين خواهد بود. در صورت ادامه روند فعلي از سوي اعضاي 1+5 و در بهترین حالت ممکن،  بايد در کنفرانس پاياني روز 24 نوامبر 2014 ( زمان توافق شده براي پايان مذاکرات) شاهد رايزني فشرده طرفين براي " تمديد سه باره مذاکرات" باشيم! اگر واشنگتن و تروئيکاي اروپايي همچنان در توهمات ناشي از سوء محاسبات و البته سوء نيت‌هاي خود سير کنند، در بيانيه مشترک پاياني روز 24 نوامبر (3 آذرماه) شاهد بيان جمله " هنوز اختلافات اساسي بر سر برخي موضوعات به قوت خود باقي‌است" خواهيم بود. در اين صورت ديگر اهميتي نخواهد داشت که 99 درصد يا 1 درصد از متن مورد توافق ايران و اعضاي 1+5 قرار گرفته باشد!

اختلافات اصلی در مذاکرات هسته ای کدامند؟

موضوع ديگر در خصوص مذاکرات هسته اي ايران و اعضاي 1+5، به نوع مواجهه طرف آمريکايي با سه مسئله اصلي محل اختلاف يعني " ظرفيت غني سازي" ،"جدول زمان بندي رفع تحريم ها" و " زمان عادي سازي پرونده هسته اي ايران" است. البته همان گونه که اشاره شده همچنان اصلي ترين موضوع محل اختلاف همان موضوع ظرفيت غني سازي است. در اين راستا وزير امور خارجه ايالات متحده آمريکا و ديگر وزراي امور خارجه کشورهاي اروپايي استدلالات  و به عبارت بهتر بهانه هاي مختلفي را مطرح مي کنند. " تلاش ايران براي دستيابي به بمب هسته اي " يکي از اين بهانه هاي نادرست و غير مستند است.

وزير امور خارجه ايالات متحده آمريکا به همراه ديگر وزراي امور خارجه کشورهاي غربي  در جريان مذاکرات وين 6 از نگراني هاي خود در خصوص احتمال حرکت ايران به سمت توليد بمب هسته اي سخن به ميان آورده  و سعي کردند اين نگراني تصنعي را به بهانه اي جهت اعمال محدوديتهاي غير منطقي در مسير استفاده ايران از فناوري صلح آميز هسته اي تبديل کنند.

  اين ادعاي وقيحانه در حالي صورت مي گيرد که  بازرسان آژانس انرژی هسته ای همواره بر عدم انحراف برنامه هسته ای ایران تأکید کرده اند. ضمن این که فتواي مقام معظم رهبري در تقبيح توليد و استفاده از سلاح هسته اي  مبنا و حجتي قاطع در پایبندی ایران به برنامه صلح آمیز هسته ای محسوب مي شود.  از سوي ديگر در زمينه عادي سازي پرونده هسته اي ايران و نحوه رفع تحريم ها نيز اختلافات به قوت خود باقي‌است. واشنگتن و طرف هاي اروپايي در صددند بازه زماني حدودا 20 ساله و دراز مدتي را براي عادي سازي پرونده هسته اي ايران تعريف کنند، حال آن که طرف ايراني اين بازه زماني را سه تا پنج سال مي داند. در خصوص برداشتن  تحريم ها نيز رفع پلکاني و زمانبر و حفظ برخي از آنها در دراز مدت از اهداف طرف مقابل محسوب مي شود. اين در حالي‌است که طرف ايراني اساسا چنين رويکردي را نپذيرفته و بر رفع سريع تحريم ها تاکيد دارد. با اين حال در صورت حل اختلاف اساسي طرفين بر سر " ظرفيت غني سازي اورانيوم"، دو اختلاف ديگر عملا قابل حل خواهد بود. بسياري از تحليلگران اختلافات بر سر نحوه رفع تحريم ها و نحوه عادي سازي پرونده هسته اي ايران را متغيري وابسته به حل اختلاف بر سر " ظرفيت غني سازي اورانيوم" مي دانند./

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات