تاریخ انتشار : ۰۳ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۰۵:۰۶  ، 
کد خبر : ۲۷۴۶۱۷

یادداشت روزنامه‌ها 3 اردیبهشت


روزنامه کیهان **

آل سعود و آرزوهای بر باد رفته/ جعفر بلوری

در آخرین ساعات روز سه‌شنبه، دوم اردیبهشت ماه 94 خبر آتش‌بس به صورت یکطرفه از سوی رژیم آل سعود مخابره شد. وزارت دفاع عربستان اعلام کرد عملیات هوایی علیه یمن موسوم به «توفان قاطع» را متوقف کرده‌اند. «احمد عسیری»، سخنگوی  ائتلاف دلاری سعودی‌ها اعلام کرد، موفق شده‌اند موشک‌هایی را که به دست انصارالله افتاده بود و امنیت کشورهای همسایه یمن را تهدید می‌کرد از بین ببرند! وی این را هم گفت که عملیات تازه‌ای را با عنوان «احیای امید» در یمن آغاز می‌کند تا بدین‌ترتیب با تکیه بر راه‌های سیاسی، بحران یمن  را حل و کمک‌رسانی به آسیب‌دیدگان را آغاز کند!

اما حقیقتا کدام طرف پیروز این جنگ شد؟ دلایل توقف این حملات چه بود؟ سعودی‌ها چقدر به اهداف از پیش تعیین شده خود در این جنگ دست یافتند و از همه مهمتر اینکه؛ آینده این تحولات چگونه رقم خواهد خورد؟

ساده‌ترین راه برای یافتن پاسخ سوال نخست، مراجعه به اظهارات و اهداف اعلامی آل‌سعود از آغاز این جنگ و بررسی میزان اجرایی شدن آنهاست. بازگرداندن منصور هادی، رئیس جمهور مستعفی و فراری یمن به کشور، نابودی توان دفاعی انصارالله، تسلط مجدد هواداران «عبد ربه منصور هادی»، رئیس جمهور مستعفی و فراری یمن به استان‌های مهم این کشور، کاستن از احتمال حمله انصارالله به عربستان و متحدین مرتجع آن و بطور کلی، بازگرداندن مجدد سیطره سعودی‌ها بر یمن از جمله این اهداف اعلامی بود. اگرچه ما معتقدیم حمله نیابتی به یمن دارای اهدافی به مراتب مهمتر بود که احتمالا شاهزادگان عیاش و کودن آل‌سعود از درک آن عاجزند که اگر نبودند، دست به چنین حماقتی نمی‌زدند.

سعودی‌ها برای رسیدن به این اهداف، دست به «هر» جنایتی زدند. از تلاش برای تشکیل یک ائتلاف گران اما بی‌خاصیت عربی گرفته تا بمباران وحشیانه شهرهای مختلف یمن با سلاح‌های متعارف و غیرمتعارف. بنابر اعلام منابع سعودی، رژیم آل سعود طی 27 روز تجاوز، 2415 حمله هوایی علیه یمن انجام داد. طی این حملات نزدیک به 3 هزار نفر که اکثریت قریب به اتفاق آنها غیرنظامی بودند، به شهادت رسیدند.  حدود 400 تن از این شهدا کودک هستند. کشتار این همه کودک ظرف 27 روز، در نوع خود یک رکورد محسوب می‌شود. رکوردی که پیش از این تنها در اختیار رژیم صهیونیستی بود. این خلاصه‌ای از اهداف اعلامی و نتایج جنگ نیابتی در یمن بود. آیا آل سعود به اهدافش رسیده است؟!

پاسخ روشن است. سعودی‌ها نتوانستند به اهداف خود دست یابند. اکنون که در حال مطالعه این وجیزه هستید، منصور هادی نه در یمن یا حتی استان عدن بلکه در ریاض است. توان نظامی انصارالله نابود نشده (که اگر شده بود، ریاض لحظه‌ای برای حمله زمینی به یمن و فیصله دادن به خطر انصارالله تردید نمی‌کرد.) انصارالله بر تنگه استراتژیک باب‌المندب تسلط «کامل» دارد. (همین یک مسئله برای پذیرفتن شکست هیمنه پوشالی ائتلاف سعودی-آمریکایی- صهیونیستی در جنگ با انقلابیون یمنی کافی است.) از 20 استان یمن، 18 استان در تسلط کامل انصارالله است و در دو استان باقی مانده نیز، درگیری‌هایی بین انقلابیون و القاعده در جریان است. چهار پایتخت تاریخی یمن یعنی، تعز، صنعا، عدن و صعده تحت کنترل انقلابیون است. پیش از حملات سعودی‌ها به یمن، انقلابیون فقط به مناطقی از شمال این کشور تسلط داشتند.

پیش از حملات سعودی‌ها، نفرت از وهابیون سعودی بنا به دلایل متعدد تاریخی، در میان مردم یمن وجود داشت. این را می‌توان در پرچم معروف انقلابیون این کشور و شعارهایی که در تظاهرات‌ها و مراسم مختلف سیاسی و مذهبی خود حمل می‌کنند دید. طبیعتا این تجاوزگری بر این نفرت به شدت افزوده است. اگر تاکنون سعودی‌ها مدعی بودند، برای کاهش«خطر احتمالی» حمله انصارالله به خاک کشورشان به یمن حمله کرده‌اند، از این پس باید بپذیرند، این حملات بر احتمال افزایش خطر حمله انصارالله به خاک عربستان افزوده است. با این تفاوت که این بار بر نفرت یمنی‌ها بیش از پیش افزوده شده است! بنابر این اظهارات آقای احمد عسیری مبنی بر این که، «ائتلاف سعودی به اهداف خود از این جنگ رسیده است» کاملا مضحک و بی‌اساس است. آل سعود احتمالا قصد داشته با این اظهارات،  آرزوهای بر باد رفته خود را به عنوان خبر به مخاطبینش قالب کند.

در خصوص علل توقف این حملات اما، می‌توان به چند احتمال اشاره کرد. آل سعود از این تجاوزگری، طرفی نبست جز قتل عام تعداد زیادی از مردم عادی. اگر کشتار مردم عادی، تخریب خانه‌ها و مساجد و بیمارستان‌ها و بطور کلی زیرساخت‌های یک کشور فقیر آن هم با حمایت‌های همه‌جانبه سازمان‌های بین‌المللی و قدرت‌هایی مثل آمریکا و ... را  پیروزی بدانیم، عربستان در این جنگ پیروز شده است! برای سعودی‌ها، هزینه کردن در میان افکار عمومی بیش از این صرفه نداشت بنابر این می‌بایست راهی آبرومندانه برای خروج از باتلاق یمن می‌یافت. چه راهی بهتر از اعلام آتش‌بس یکطرفه آن هم ساعاتی پس از حملات بی‌سابقه به شهرهای یمن با بمب‌های حاوی اورانیوم و سلاح‌های شیمیایی؟ پیام این آتش‌بسِ پس از بمباران با بمب‌های غیرمتعارف چیزی نبود جز القاء این توهم که، سعودی‌ها در اوج قدرت و تسلط بر اوضاع، حملات را متوقف می‌کنند!

مسئله دوم این که، به احتمال قریب به یقین، سعودی‌ها همانطور که با اشاره آمریکا دست به این جنگ‌افروزی زدند، با اشاره همین آمریکایی‌ها حملات را متوقف کرده‌اند. به گفته سخنگوی انصارالله، آمریکایی‌ها وقتی به اهداف سیاسی خود از این حملات نرسیدند، به نوکران سعودی خود دستور دادند، آن را متوقف کنند، چرا که ادامه این جنگ را بنا به دلایل متعدد دیگر به صلاح نمی‌دیدند. حضور غیرمنتظره ناوهای جنگی ایران در منطقه و نگرانی از گسترش جنگ در این مناطق استراتژیک نیز می‌تواند دلیل دیگری باشد برای این عقب‌نشینی مفتضحانه. مفتضحانه برای اینکه، انصارالله در این جنگ بدون شلیک  حتی یک موشک، سعودی‌ها را شکست دادند.

اگر در فضای دیپلماتیک هم بخواهیم برای این سوال پاسخی بیابیم، می‌توان این احتمال را هم مطرح کرد که، برخی رایزنی‌های دیپلماتیک بین طرفین درگیری و متحدینشان، در توقف این حملات بی‌تاثیر نبوده‌اند.

اما مسئله مهم بعدی، آینده این تحولات است. تنها ساعاتی پس از اعلام آتش‌بس، جنگنده‌های سعودی به بمباران پراکنده برخی مناطق یمن مثل استان تعز ادامه دادند. سوای از این که، هدف واقعی از این حملات کور و پراکنده چیست، باید گفت، جنگ در یمن هنوز تمام نشده و آتش‌بس اعلام شده نیز شکننده است. به نظر می‌رسد، یمن روزهای حساس و سرنوشت‌سازی را در پیش رو خواهد داشت. به احتمال زیاد سعودی‌ها پس از ناکامی در حملات هوایی، به فکر چاره افتاده و با اعلام آتش‌بس خواسته‌اند، علاوه بر انجام یک مانور تبلیغاتی، راه‌حلی برای جبران این شکست بیابند. اینکه بپذیریم جنگ در یمن تمام شده صحیح نیست. جنگ در یمن تازه آغاز شده است. اگر این آتش‌بس بتواند دوام پیدا کند، انصارالله قطعا در تثبیت ارضی و بیرون راندن تروریست‌های القاعده به موفقیت‌های مهمتری نیز دست خواهد یافت. اگرچه آمریکا تاکنون، با استفاده از ظرفیت تکفیری‌های القاعده، تلاش کرده است، حمله زمینی انصارالله به عربستان را با تأخیر روبرو کند اما، بدیهی است اوضاع همیشه به همین شکل باقی نخواهد ماند. گذشت زمان بسیاری از حقایق را نشان خواهد داد از جمله این که، آیا ائتلاف سعودی، عبری، آمریکایی توانسته موشک‌های انصارالله را نابود کرده و مقاومت انقلابیون را بشکند!


***************************************

روزنامه قدس ***

پرچم سفید عربستان در یمن/ حسن هانی زاده

عربستان پس از 27 روز بمباران  هوایی علیه مردم بی‌دفاع یمن، سرانجام ناچار شد در برابر اراده این ملت صبور پرچم سفید تسلیم را بالا ببرد  ...

 وتن به یک آتش بس نا خواسته بدهد. پرسشی که اکنون مطرح است اینکه چه عواملی موجب تسلیم بی قید وشرط عربستان در برابر  مردم یمن شد؟

عربستان که از شهریور ماه گذشته وهمزمان با تشدید بحران یمن دست به یار گیری منطقه‌ای برای حمله گسترده به این کشور زد ، دچار یک محاسبه اشتباه آمیز سیاسی ومیدانی شد. در حوزه سیاسی، عربستان یک سلسله جریان سازی های گسترده ای را علیه انصار ا... یمن آغاز کرد ووانمود کرد که انصارا... امتدادی از حزب ا... لبنان وسرانجام ایران هستند. اعتقاد عربستان این است که اگر انصار ا... در ساختار قدرت شریک شوند، امنیت منطقه را تحت تأثیر قرار خواهند داد واز این رو توانست برخی کشورهای غربی را با خود همراه سازد.

از آنجایی که رژیم صهیونیستی از جنگ ژوئن 1967 دو جزیره تیران و الصنافیر در دریای سرخ و نزدیکی باب المندب را اشغال کرده، بنابراین این رژیم بشدت نسبت به انصار ا... یمن از خود حساسیت نشان داد.

دو جزیره الصافیر وتیران تا قبل از سال 1967 در اختیار عربستان بود، اما رژیم صهیونیستی در جنگ 1967 این دو جزیره را اشغال وبزرگترین پایگاه های دریایی خود را در این دو جزیره ایجاد کرد. از آن زمان تا کنون رژیم صهیونیستی بخشی از خلیج عدن ، دریای سرخ وتنگه باب المندب را جزیی از حوزه امنیتی خود تلقی می کند ودر این خصوص با عربستان نیز همکاری پنهانی دارد. عربستان از شهریور ماه گذشته که انصار ا... یمن مطالبات مشروع خود را برای تشکیل یک دولت وحدت ملی مطرح کردند، رایزنی های خود را با رژیم صهیونیستی در راستای حمله به یمن آغاز کرد.

رایزنی های عربستان برای تشکیل یک ائتلاف اسلامی عربی علیه مردم یمن با هشدار رهبر معظم انقلاب اسلامی نسبت به پیامدهای ادامه حمله عربستان به این کشور ونیز دیپلماسی  تأثیرگذار ایران دچار فروپاشی شد. بنابراین عربستان با استفاده از ظرفیت لابی صهیونیستی آمریکا، شورای امنیت را به صدور یک قطعنامه علیه انصار ا... یمن تحت بند هفت منشور سازمان ملل ناچار ساخت.

حملات کور کورانه هواپیماهای عربستان علیه مردم یمن، نه تنها مردم این کشور را وادار به تسلیم نکرد، بلکه همگرایی ملی را در این کشور افزایش داد. بسیاری از قبایل مناطق تعز، ابین، لحج، حدیده، اب و حضرموت در طول یک ماه گذشته با بر گزاری تظاهراتی، همبستگی خود را با انصار ا... اعلام کردند. از سوی دیگر عربستان که 6 لشکر پیاده ومکانیزه خود را برای حمله به داخل اراضی یمن به حالت آماده باش در آورده بود، به دلیل هشدارهای مکرر ایران وبرخی کشورهای جهان نتوانست دست به یک حمله زمینی بزند. حضور ناوگان دریایی ایران در خلیج عدن وتنگه باب المندب، هشدار جدی ایران به رژیم آل سعود بود که ایران در مقابل بمباران مردم مسلمان ومستضعف یمن  ساکت نخواهد نشست.

همزمان با این تحرکات نظامی، جمهوری اسلامی طرح چهار ماده ای خود را برای پایان دادن به بحران یمن به شورای امنیت و کشورهای مختلف جهان ارایه داد. اگر این طرح که متضمن توقف جنگ، ارسال کمکهای انساندوستانه به یمن، برقراری گفتمان ملی و تشکیل دولت وحدت ملی بدون دخالت خارجی است، عملیاتی شود، بی‌گمان یمن به سمت ثبات وآرامش حرکت خواهد کرد. فشار افکار عمومی، بروز اختلاف میان شاهزادگان نسل اول ودوم عربستان در خصوص بمباران مردم یمن، ناتوانی ارتش عربستان از ورود به یک جنگ زمینی و دیپلماسی  پویای ایران ،عربستان را به پذیرش آتش بس ناخواسته مجبور ساخت.

پذیرش آتش بس به مفهوم شکست سیاسی، نظامی واخلاقی عربستان است، زیرا این کشور به جز کشتار مردم بی‌گناه وغیر نظامی یمن، هیچ گونه پیروزی نظامی نداشته است. اکنون عربستان مشروعیت خود را در منطقه وجهان به دلیل استفاده از سلاح کشتار جمعی علیه مردم یمن از دست داده و در آینده با چالشهای جدی امنیتی مواجه خواهد شد. از آنجایی که بافت اجتماعی یمن یک بافت کاملاً قبیله ای است ونوعی رگه های ارتباطی با قبایل جنوب عربستان دارند، این کشور در آینده شاهد 
نا امنی های مرزی بیشتر خواهد بود.

***************************************

روزنامه جمهوری اسلامی****

تحلیل سیاسی هفته

بسم‌الله الرحمن الرحیم

نخستین ماه از سال جدید سپری گشت و نوبت تقویم ایام به اردیبهشت ماه رسید. در هفته جاری صدای بانگ ملائک نیز طنین انداز شد که «رجبیون» را به مناجات و نیایش در یکی از پرفضیلت‌ترین ماه‌های سال فرا خواندند؛ ماهی که پیامبر گرامی اسلام آنرا ماه خدا، شعبان را ماه رسول خدا و ماه رمضان را ماه امت اسلام لقب دادند.

عطر دل‌انگیز ماه رجب فضای ایام را پر کرد تا فصل جدیدی از نیایش و رویش را به روی انسان‌ها باز کند. ماه رجب آمده تا دل‌های مجذوب را به میهمانی شعبان و از آنجا به عرش اعلای رمضان ببرد. پیامبر رحمت – که درود بی‌پایان خدا بر او و خاندانش باد – با دیدن هلال ماه رجب دست به دعا بر می‌داشت و می‌فرمود: «ماه رجب ماه استغفار امت من است. در این ماه بسیار طلب آمرزش کنید که خداوند آمرزنده و مهربان است.»

از این جهت انسان‌های آگاه به گاه رسیدن این ماه، همچون افراد تشنه‌ای که در انتظار رسیدن به آب گوارای حیات هستند، روح و جان خود را سیراب می‌کنند و حاضر نمی‌شوند به سوی سراب دنیا راه بسپارند. امشب نیز که اولین شب جمعه ماه رجب است و به عنوان «لیله الرغائب» (شب آرزوها) نامیده شده، درهای رحمت و مغفرت الهی به روی بندگان باز است و مومنین این فرصت را مغتنم می‌شمارند.

این هفته با دو مناسبت مذهبی نیز همراه بود. نخست، میلاد مسعود احیاگر فرهنگ ناب الهی و سرچشمه معارف دینی،‌ حضرت امام محمد باقر علیه السلام که در اولین روز ماه رجب قرار داشت و دومین مناسبت، سالروز شهادت دهمین ستاره تابناک معنویت و هادی امت حضرت امام علی‌النقی علیه السلام که ملت ایران دیروز سیاهپوش این سوگ بود.

از مناسبت‌های هفته، همزمانی با روز ارتش بود که به همین مناسبت جمعی از فرماندهان ارتش با فرمانده کل قوا دیدار کردند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این دیدار با تبریک این روز، نامگذاری 29 فروردین را به عنوان روز ارتش جمهوری اسلامی ایران یکی از ابتکارات بزرگ امام راحل(ره) در اوائل پیروزی انقلاب در مقابل تلاش برخی جریانها برای از بین بردن ارتش، خوانده و فرمودند: با هوشمندی امام بزرگوار(ره) ارتش، با قدرت و قوت باقی ماند و به عنوان یک مجموعه انقلابی، در عرصه‌های مختلف از جمله هشت سال دفاع مقدس، نقش ایفا کرد و برای کشور افتخار و حماسه آفرید.

رهبر انقلاب اسلامی با تاکید بر اینکه 29 فروردین به معنای ایستادن ارتش به پای انقلاب و در مسیر خدمت به هدف‌های مردم است، خاطرنشان کردند: یکی از خصوصیات ارتش جمهوری اسلامی، پایبندی به تعهدات و موازین دینی است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به برخی تبلیغات و اتهامات مبنی بر دخالت ایران در مسائل کشورهای منطقه، خاطرنشان کردند: این اتهام‌زنی‌ها خلاف واقع است، زیرا ایران در مسائل کشورها دخالت نکرده و نخواهد کرد. ایشان گفتند: ما از کسانی که به غیر نظامیان و زنان و کودکان حمله می‌کنند، متنفر و بیزاریم و معتقدیم آنها از اسلام و وجدان انسانی بی‌خبرند.

رهبر انقلاب اسلامی خصوصیت بارز پایبندی نیروهای مسلح ایران به مبانی اسلام و قوانین الهی را علت اصلی محبوبیت آنان در میان مردم دانستند و گفتند: خصوصیت دیگر نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، ارتقاء روزافزون آمادگی‌های دفاعی و تجهیزاتی و تسلیحاتی است که به پشتوانه آیه شریفه قرآن انجام می‌شود.

فرمانده کل قوا خطاب به نیروهای مسلح فرمودند: همه دستگاه‌ها اعم از وزارت دفاع تا ارتش و سپاه باید آمادگی‌های نظامی و دفاعی و سازماندهی‌های رزمی و آمادگی‌های روحی خود را روز به روز افزایش دهند و این به منزله یک دستورالعمل رسمی است.

هیات مذاکره کننده هسته‌ای کشورمان از دیروز دور جدید مذاکره با گروه 1+5 را در وین در سطح معاونان آغاز کرد. حدود سه هفته پیش در روز 13 فروردین ماه در لوزان سوئیس پس از 9 روز گفتگوهای فشرده، بیانیه مشترکی از سوی دکتر محمد جواد ظریف وزیر خارجه ایران و فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به نمایندگی از گروه 1+5 صادر شد که در آن بر توافق پیرامون اصول و راه‌حل‌های مشترک از سوی طرفین برای آغاز نگارش متن تفاهم نهایی یا برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) تاکید شده بود؛ تفاهمی که باید تا قبل از تاریخ 10 تیر ماه حاصل شود.

مذاکرات سه روزه وین از دیروز در سطح معاونان و کارشناسان آغاز شد که در طرف مقابل «هلگا اشمید» معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا حضور دارد. به نظر می‌رسد شروع فرایند نگارش متن از این دوره، نحوه برگزاری جلسات را تغییر داده است. مذاکره کنندگان هسته‌ای کشورمان که دیروز با هلگا اشمید، معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا مذاکره کردند، این مذاکرات را در روز جمعه با نشست اعضای 1+5 ادامه خواهند داد. به احتمال زیاد مذاکره کنندگان هسته‌ای روز جمعه به تهران باز می‌گردند تا آماده سفر به نیویورک به منظور شرکت در اجلاس «ان. پی. تی» شوند.

این مسیر دو ماهه گفتگوها درحالی آغاز شده که دو طرف از مسائل کلی عبور کرده و وارد مرحله نگارش توافق نهایی شده‌اند، مرحله‌ای با دشواری‌های بسیار که سرنوشت ماه‌ها مذاکره را رقم خواهد زد.

هر چند به نظر می‌رسد که «برجام» در مسیر «فرجام» قرار گرفته ولی در روزهای باقی مانده تا موعد نهایی، روزهای دشواری است که طرف‌های مذاکره را ناگزیر از بکارگیری اراده‌ای جدی برای دستیابی به توافق جامع خواهد ساخت. در این فضا هرگونه مانع‌تراشی و اقدام نسنجیده و منافی روح تفاهم با هیچ توجیهی قابل پذیرش نخواهد بود و به قول یک مقام سابق آمریکایی اگر این دور از مذاکرات با بهانه‌جویی 1+5 بویژه آمریکایی‌ها به مشکل برخورد، به خودی خود دیوار تحریم‌ها علیه ایران شکسته خواهد شد.

در این هفته «محمد اشرف غنی» رئیس‌جمهور افغانستان در سفری 2 روزه و در صدر هیاتی عالیرتبه به تهران آمد. چندی پیش «محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه کشورمان نیز به افغانستان سفر کرده بود. رفت و آمدهای سیاسی مقام‌های دو کشور در ماه‌های گذشته همزمان با شکل‌گیری دولت تازه در افغانستان روشن می‌کند روابط تهران و کابل به یک دولت مشخص وابسته نبوده و از آنجا که همکاری جاری میان دو کشور با منافع حیاتی گره خورده است، در تمامی دوره‌ها وجود داشته و ادامه خواهد یافت. جمهوری اسلامی ایران و افغانستان منافع غیرقابل تفکیکی در حوزه‌های اقتصادی، سیاسی و امنیتی داشته و ویژگی‌های مشترک فرهنگی به پشتوانه محکمی برای این روابط تبدیل شده است.

دکتر حسن روحانی رئیس‌جمهور، هفته جاری برای شرکت در اجلاس سران کشورهای «آسیا – افریقا» موسوم به باندونگ که ثمره جنبش عدم تعهد است، به اندونزی رفت. وی ضمن سخنرانی در این اجلاس دیدارهایی نیز با سران برخی کشورها پیرامون راه‌های برطرف کردن موانع و تقویت همکاری‌ها داشت که در جهت فعال شدن سیاست خارجی کشورمان قابل ارزیابی است. وی در سخنرانی خود در این اجلاس برضرورت همکاری دولت‌ها برای ریشه‌کن ساختن تروریسم تاکید کرد. رئیس‌جمهور در این سفر، در زمینه پیدا شدن راه‌حل مناسبی برای درگیری‌های یمن نیز تلاش می‌کند.

در مسائل خارجی به تازه‌ترین تحولات یمن و سوریه می‌پردازیم، دو موضوعی که اهم رخدادهای خارجی هفته را به خود اختصاص دادند.

در یمن، سرانجام پس از 28 روز حمله عربستان، با مقاومت مردم یمن، این تجاوز به شکست منجر شد و آل سعود دستاوردی را از حملات خود کسب نکردند به جز اینکه صدها نفر از غیرنظامیان و مردم محروم این کشور را به خاک و خون کشیدند. در مقابل، انقلابیون در سایه پایداری خود و حمایت مردم، نه تنها گامی عقب ننشستند بلکه در همین مدت هم به پیشروی‌های خود ادامه دادند و خود را به تصرف عدن، دومین شهر مهم این کشور و آخرین پایگاه بازماندگان رژیم گذشته مورد حمایت عربستان، نزدیک ساختند.

درحالی که مقام‌های ریاض، عملیات نظامی در یمن تحت عنوان «طوفان قاطع» را پیروز خواندند ولی محافل خبری و رسانه‌های بین‌المللی این ادعا را رد کرده و تصریح نمودند حملات ریاض به یمن به شکست منجر شده است. آل سعود یک ماه قبل، تجاوز نظامی خود به یمن را با این هدف آغاز کردند که «منصور هادی عبدربه» رئیس‌جمهور فراری را به قدرت باز گردانند و جنبش انصارالله وابسته به شیعیان حوثی را که سکاندار کشتی انقلاب یمن است، سرکوب نمایند ولی نتوانستند به هیچ کدام از این اهداف دست یابند.

نشانه‌های شکست عربستان از چندی قبل آشکار شد و به همین دلیل بود که آمریکا کشتی‌های جنگی خود را به آبهای نزدیک یمن فرستاد تا با پشتیبانی از عربستان مانع شکست قطعی ریاض و علنی شدن رسوایی دولت عربستان بشود.

با تحولات جدید، اکنون شرایط تازه‌ای بر منطقه حاکم شده است. جنبش انصارالله با مقاومت در برابر هجوم ناجوانمردانه ائتلاف عربی – غربی به سردمداری عربستان، موجودیت خود را رسمیت بخشیده است و دولت‌های مخالف عربی و غربی چاره‌ای جز تن دادن به واقعیت موجود ندارند و این دولت‌ها باید بپذیرند مردم یمن دیگر به گذشته باز نخواهند گشت حتی اگر ارتجاع عربی با حمایت غرب، خون صدها نفر از مردم را بریزد و شهرها و مراکز اقتصادی این کشور را ویران سازد.

این هفته، دشمنان ملت سوریه در چارچوب توطئه‌ای جدید برای جبران شکست‌های خود در سوریه عنوان کردند که دولت سوریه علیه مخالفان و شورشیان، از گاز کلر استفاده کرده است. این گزارش مغرضانه مدعی است که نیروهای دولتی سوریه در شهر «ادلب» که چندی قبل به اشغال تروریست‌های النصره درآمد از سلاح شیمیایی محتوی گاز کلر استفاده کرده‌اند.

واضح است این ادعا، در چارچوب اعمال فشار به دولت سوریه صورت می‌گیرد. اعضاء جبهه بین‌المللی دشمنان سوریه دو سال قبل نیز چنین ادعایی را مطرح کردند و دمشق را متهم نمودند که با استفاده از سلاح شیمیایی موجب مرگ صدها نفر شده است حتی دولت آمریکا با این دستاویز قصد داشت به سوریه لشکرکشی کند که در آخرین مراحل، این حمله منتفی شد.

بعدها مشخص شد که آن حمله توسط گروه‌های تروریست صورت گرفته است و افشای آن، رسوایی بزرگی را برای مدعیان رقم زد. اکنون نیز بار دیگر دشمنان سوریه قصد بازسازی آن توطئه را دارند. بشار اسد رئیس‌جمهور سوریه این هفته اعلام کرد استفاده از گاز کلر توسط نیروهای دولتی دروغ ساخته و پرداخته سازمان‌های جاسوسی غرب است و دولت سوریه، اساساً نیازی برای بکارگیری این‌‌گونه سلاح‌ها را ندارد و با همان سلاح‌های متعارف، به اهداف خود خواهد رسید.

ارتش سوریه در طول یکسال گذشته موفقیت‌های تعیین کننده‌ای در میدان جنگ با گروه‌های تروریست داشته است و در صحنه سیاسی نیز، حمایت‌های بین‌المللی از دولت دمشق گسترش یافت. این موفقیت‌ها، عامل اصلی طرح ادعاهای اخیر است و دولت‌های متخاصم منطقه، به همراهی قدرت‌های استکباری که سرمایه‌گذاری‌های هنگفت خود در بحران سوریه را برباد رفته می‌بینند به این ترفند جدید متوسل شده‌اند به این امید که بتوانند به شورشیان و مخالفان روحیه بدهند و دولت سوریه را تحت فشار بیشتری قرار بدهند و دمشق را به پذیرفتن دیکته‌ها و شروط خود متقاعد سازند ولی همچنان که در گذشته نیز این تلاش‌ها هیچ نتیجه‌ای نداشته این بار نیز بیهوده خواهد بود و نتیجه‌ای جز شکست و هزیمت نصیب آن دولت‌ها و عناصر تروریست داخل سوریه نخواهد کرد.

***************************************

روزنامه خراسان*****

مجلسي که ديگر مردمي نخواهد بود/حامد رحيم پور

موافقان طرح استاني شدن انتخابات،بالاخره نظر خود را به کرسي نشاندند و کليات اين طرح را در حالي با 149 راي موافق از مجموع 233 نماينده تصويب کردند، که طيفي از نظرات و واکنش ها را در پي داشت.

موافقان معتقدند که استاني شدن انتخابات، باعث کلان تر شدن نگاه نمايندگان شده و از تصميم هاي منطقه اي جلوگيري و باعث مي شود نمايندگان با ديدگاه ملي وارد مجلس  شوند . به واقع اين مسئله يکي از ايراداتي است که همواره به عملکردمجلس وارد بوده اما آيا آنچه کليات آن در قالب طرح استاني شدن انتخابات در جلسه روز گذشته مجلس تصويب شد مي تواند اين نقص در عملکرد خانه ملت را جبران کند؟ حتي سرسخت ترين مدافعان اين طرح نيز نمي توانند چنين تضميني بدهند. يکي ديگر از استدلال هاي موافقان اين طرح زمينه سازي براي فعال و نهادينه شدن نظام حزبي در سپهر سياسي کشور عنوان شده است. فعال شدن احزاب به معناي واقعي در کشور ما همواره يکي از نياز هايي بوده که صاحب نظران بر آن تاکيد داشته و آن را حلقه اي گمشده در روند رقابت سالم و همچنين پاسخگو بودن مسئولان و افرادي که به نوعي از مردم راي مي گيرند در برابر وعده هاي خود مي دانند. اما اين طرح آيا مي تواند زمينه ساز بروز و ظهور احزاب واقعي باشد .تاکيد مي کنم احزاب واقعي ، چرا که به رغم وجود بيش از 2500 حزب در کشور هيچ کارشناس سياسي نمي تواند حداقل به تعداد انگشتان يک دست و شايد حتي يک مورد، حزب با کارکرد هاي واقعي معرفي کند. گذشته از اين موافقان طرح استدلال هاي ديگري همچون دور شدن از گرايش هاي قوم گرايانه و خريد و فروش راي را از مزاياي اين طرح عنوان مي کنند که جاي تامل بسياري در تحقق آن ها در قبال مشکلات و عوارض بسيار مهم و حتي خطرناک اين طرح دار د که درادامه به آن مي پردازيم.

به طور مشخص اين طرح تا حد زيادي باعث ايجاد اختلال در روند گردش نخبگان و حضور آن ها در فرآيند انتخابات خواهد شد. کساني که درحال حاضر نماينده مجلس هستند با استفاده از ابزار رسانه مانند روزنامه ها، صدا وسيما،سايت ها و... که تا به حال در اختيارشان بوده يک نوع شناسايي استاني از آنها صورت گرفته است. حال تصور کنيد افراد جديدي با انديشه و سواد و توانايي بيشتر و بهتر از گزينه هاي با سابقه، تصميم به حضور در صحنه انتخابات امسال دارند. آيا کساني که بيشتر در رسانه ها مطرح هستند وبه عناصر قدرت و ثروت نزديک ترند شانس بيشتري براي وکالت مردم دارند يا کساني که تاکنون شناخته شده نبوده اند اما توانايي و تحصيلات بالاتر يا حتي مشابه دارند؟ به نظر مي رسد با اين روند شاهد نوعي بي عدالتي در امکان ورود به مجلس خواهيم بود.

گسترش حوزه انتخابيه براي يک کانديدا از يک شهر به يک استان به طور طبيعي هزينه هاي تبليغات انتخاباتي را افزايش خواهد داد و در اين حالت آن هايي که پول بيشتري صرف مي کنند شانس بيشتري براي انتخاب شدن خواهند داشت حال در نظر بگيريد يک فرد با ويژگي هاي علمي و شخصيتي مناسب براي حضور در اين عرصه در مقابل اين هزينه ها يا بايد از قبل شکست را بپذيرد يا وام دار حاميان مالي شود که قطعا در مقابل کمک هاي خود در آينده توقعاتي نيز دارند. اين فرآيند بدون شک زمينه اعمال ديدگا ه هاي صاحبان ثروت در فرآيند قانونگذاري و نظارت را تسهيل خواهد کرد و به فساد سيستماتيک دامن خواهد زد. طراحان اين طرح بهتر بود حداقل منتظر مي ماندند تا گزارش وزير کشور درباره ورود پول هاي کثيف به عرصه سياست را بشنوند .

 

زمينه چيني براي قبيله اي راي دادن

افزون بر اين با اجراي اين طرح ، مراکز جمعيتي، تعيين کننده نمايندگان هر استان خواهند بود. مراکز استان ها معمولا چند صد هزار رأي دارد و بقيه شهرستان ها چند ده هزار رأي. مرکز جمعيتي هر استان مي تواند ترکيب نمايندگان را مشخص کند. همچنين اگر طايفه اي در يک استان غالب باشد، مي تواند ترکيب نمايندگان آن استان را مشخص کند. در بعضي از استان ها جريان قومي و قبيله گري به شدت تشديد خواهد شد و نوعي قطب بندي حتي در مجموعه يک استان را رقم خواهد زد ، همان چيزي که به نظر مي رسد دولت نيز نگران آن است و مخالفت خود را با اين طرح اعلام کرده است .حتي خود طراحان نيز تا حدي متوجه اين حساسيت بوده و چند منطقه که ترکيب قومي و زباني متفاوتي دارند از اين طرح مستثني کرده اند که در تاريخ قانون گذاري در نوع خود جالب توجه است زيرا اولاً، قانون را بسيار استثنا پذير و در نتيجه شکننده و کم اعتبار کرده و ثانياً، حساسيت ها را در مورد دلايل استثنا کردن بخش هايي از کشور از قانون جامع انتخابات افزايش مي دهند.

گذشته از اين ايرادات، يکي از افتخارات نظام پارلماني کشورمان ارتباط تنگاتنگ موکلان با نمايندگانشان در مجلس بوده که به نوعي حلقه ارتباط طبقات عادي جامعه با حاکميت و انتقال مشکلات و ديدگاه هاي آنان را فراهم مي کرده است البته اين ارتباط عوارضي چون درگير شدن نمايندگان در مشکلات و مسائل جزئي موکلان را در پي داشته اما به واقع ثمرات آن به پرداخت اين هزينه ها مي چربد؛ شما تصور کنيد پس از حذف اين حلقه واسط که عموما از روند بوروکراسي و کاغذ بازي هاي معمول در سيستم اجرايي و قضايي براي ارتباط با يک مقام مسئول نيز مبراست يک فرد عادي چگونه مي تواند صداي خود را به گوش مقام مسئول برساند. تدوين کنندگان قانون اساسي نيز به همين مسئله توجه داشته اند وگرنه روندي را براي انتخاب نمايندگاني از هر طيف و طبقه اجتماعي براي قانونگذاري معين مي کردند. ضمن اين که طراحان نبايد تصور کنند که بااستاني شدن اين طرح ،مراجعه به يک نماينده کاهش مي يابد. بلکه ،مراجعات افرادي که به صورت حرفه اي براي به يک سمت کشاندن نمايندگان يک استان جهت اهداف خاص خود تلاش مي کنند ،متاسفانه بيشتر هم خواهد شد و باتاسف بيشتر بايد گفت اين، مردم هستند که از دسترسي به نماينده منطقه خود محروم مي شوند.

مشارکتي که کاهش مي يابد

معمولاً سطح مشارکت انتخاباتي در يک شهر و يک روستا براي شوراها بيشتر از سطح مشارکت در مجلس استاني است. نمونه اش، انتخابات مجلس خبرگان است. گرچه مجلس خبرگان از جمله مهم ترين نهادهاي مردم سالاري کشور است اما چون حالت استاني دارد و کمتر جنبه شهرستاني پيدا کرده و جنبه تخصصي اش بيشتر است در نتيجه با مشارکت کمتري هم همراه بوده است.

دگرديسي يک موجود ناقص الخلقه

سوال اينجاست که آيا اين طرح آنگونه که مدافعانش مي گويند مي تواند زمينه ساز تحزب در ايران باشد؟ آيا اساسا احزاب از لوازم تحقق اهداف طرح استاني شدن انتخابات هستند يا اينکه اين طرح رسالت خود را تحقق تشکيل احزاب واقعي در کشور مي داند اين در حالي است که به نظر اين طرح به همان چرخه معيوب تشکيل احزاب قدرت پايه و نزديک به کانون هاي ثروت دامن خواهد زد و نه تنها تحزب در ايران کار آمد نخواهدشدبلکه با انحراف مسير آن، ودر يک دگرديسي زخم ديگري بر پيکر نيمه جان اين موجود ناقص الخلقه خواهد زد.

سوال مهم بعدي اينکه چرا اين طرح همزمان با بررسي سياست هاي کلي انتخابات در مجمع تشخيص مصلحت نظام در دستور کار مجلس قرار گرفته است؟ چه عجله اي براي تصويب اين طرح پيش از تعيين سياست هاي کلان انتخابات وجود دارد؟ طرح استاني شدن انتخابات مجلس شائبه هايي را نيزدر ذهن ايجاد مي کند که يکي از آنها، پروژه محدودسازي ديگران است. نمايندگان چطور مي توانند به اين شائبه پاسخ دهند که به دنبال تکرار خود نيستند؟ايرادي که همين حالا از سوي برخي نمايندگان مخالف اين طرح در مجلس بيان مي شود.

و خلاصه آن که به نظر مي رسد اين طرح، جز مواردي مبهم از فايده، سرشار از نقاط ضعف است و ديگر شايد نتوان مجلس را مردمي دانست.

***************************************

روزنامه ایران******

درس‌های آتش بس در جنگ یمن /سید جواد صالحی

  جنگ افروزی ائتلاف نظامی تحت هدایت عربستان علیه مردم یمن، پس از قریب به یک ماه با اعلام آتش بس رسمی متوقف شد. رفتار مداخله جویانه ریاض در یمن، اهداف متفاوتی را تعقیب می‌کند که از جمله آنها تلاش برای احیای نقش منطقه‌ای، افزایش اعتماد به نفس سعودی‌ها و تجدید خصومت تاریخی با برخی رقبای منطقه‌ای از جمله ایران، قابل اشاره است. اگرچه، شاید مقامات سعودی برای نخستین بار خشنود باشند که توانسته‌اند نقش رهبری منطقه‌ای از منظر نظامی را تجربه کنند یا دوستان و دشمنان واقعی خود را در خاورمیانه، در بزنگاه عمل شناسایی کنند؛ اما از این واقعیت هم گریزی ندارند که فرجام حمله به یمن جز شکست نبوده است.

رخدادهایی مانند کاهش مشروعیت عربستان نزد افکار عمومی جهانیان و بویژه مردم یمن، تحقق نیافتن اهداف عربستان از آغاز جنگ و ناموفق بودن ریاض در کسب پشتیبانی منطقه‌ای و جهانی، به نفع ائتلاف مهاجم عربی و علیه مقاومت یمنی‌ها؛ نشانه‌های بارزی از ناکامی ریاض بود که در نهایت؛ عربستان را وادار کرد که به اعلام «آتش بس» تن دهد و تهاجمی را که یگانه دستاورد ملموس آن کشتار غیرنظامیان و ویرانی مناطق مسکونی بود متوقف کند.

از همان آغاز تهاجم، دیپلماسی کشورهای بسیاری درگیر این جنگ شد. برخی کشورها کوشیدند موضع ریاض را تأیید و تقویت کنند؛ گروهی دیگر به اعلام مخالفت لفظی بسنده کردند و شماری از کشورها هم همزمان با موضع‌گیری علیه تجاوز ریاض کوشیدند تا ضمن متقاعد کردن عربستان به آتش بس، گزینه «مذاکره» را جایگزین «جنگ» کنند.

ایران نیز در زمره کشورهای میانجی در مسیر توقف نبرد نظامی بود. البته تلاش‌های ایران؛ از همان ابتدا با واکنش سرد و منفی عربستان و مؤتلفانش مواجه شد که حرکتی دور از انتظار نبود زیرا ریاض، همواره تهران را رقیب سنتی خود در منطقه می‌داند و دو کشور در چالش‌هایی نظیر سوریه، عراق، لبنان و بحرین، اختلاف موضع عمیق دارند و تبلیغات ریاض برای القای ایران هراسی در منطقه و دو قطبی‌سازی شیعه / سنی هم، نماد دیگری از نگاه بدبینانه عربستان به ایران است و در چالش یمن نیزعربستان مدعی است که ایران با ارسال سلاح به حوثی‌ها و انصار می‌کوشد تا در کشوری هم مرز با عربستان، دولتی متحد تهران مستقر کند.

این در حالی است که تهران از ابتدای تحولات سیاسی یمن، به یافتن راه حلی «یمنی - یمنی» تأکید داشته و مدافع اعمال نظر اکثریت مردم یمن است و منتقد دخالت بیگانگان به نفع رئیس جمهوری متواری و غیرقانونی این کشور بوده است. در نهایت نیز مواضع منطقی تهران و دیپلماسی فشرده کشورمان و نیز قدرت‌های جهانی مؤثر موجب شد تا ریاض ناامید از پیروزی در جنگ؛ فرمان آتش بس دهد. البته منطقی است که توقف جنگ در یمن را نه فقط حاصل دیپلماسی ایران، بلکه نتیجه دیپلماسی چندین کشور بدانیم اما نقش تأثیرگذار ایران در شکل‌گیری این رخداد، قابل چشمپوشی نیست.

آتش بس در جنگ یمن و تغییر شیوه حل اختلاف‌نظرها؛ از میدان جنگ به پشت میز مذاکره، حاوی دو پیام مهم است. نخست اینکه دوران رونق تندروی و نظامی‌گری در منطقه به سر آمده و کشورها برای پیشبرد اهداف خویش باید سلاح را زمین گذارند و دیپلمات‌ها را روانه مأموریت کنند. دومین پیام نیز آن بود که قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای با موضع‌گیری مبتنی بر تقویت راه‌حل مذاکره، قادرند تا بازیگران سرکش سیاست بین‌الملل را به انعطاف و کنار گذاردن شیوه‌های جنگ‌طلبانه، وادار و مجاب سازند. این رخدادی است که می‌تواند به الگویی برای چالش‌های آتی تبدیل شود. البته مشروط بر آنکه در ادامه مسیر و از درون مذاکرات نیز اراده اکثریت یمنی‌ها به رسمیت شناخته شود و تعیین سرنوشت آنان، دور از مداخله بیگانگان، به خود یمنی‌ها واگذار شود.

***************************************

روزنامه جام جم *******

نظام آموزش آسیب‌شناسی می‌خواهد/ کتایون مصری

انتقاد از نظام آموزش کشور، این روزها شکل جدی‌تری می‌گیرد، هرچند تاکنون بارها بحث استیضاح از وزیر آموزش و پرورش رسانه‌ای شده، ولی حتی نمایندگان نیز مشکلات ریشه‌دار نظام آموزش را با سین جیم وزیر و حتی برکناری او، حل‌شدنی نمی‌دانند.

این بار حتی زمزمه‌های پرونده استیضاح وزیر، روی میز رئیس مجلس شنیده می‌شود، در حالی که به نظر می‌رسد، وزیر هم از پاسخگویی به تمام شبهات ناتوان است، زیرا با تغییر اعضای هیأت دولت و حتی خط مشی نظام آموزش، مشکلات جای خود باقی است و این نارسایی‌ها مثل زخم‌های کهنه‌ای هستند که تاکنون وزارت آموزش و پرورش تلاش کرده تا با تجویز مسکن‌هایی در قالب بخشنامه و آیین‌نامه از عفونی شدن آن جلوگیری کند. یکی از این زخم‌ها که در آستانه فصل ثبت‌نام مدارس سر باز می‌کند، اخذ اجباری شهریه به بهانه مشارکت‌های مردمی است. اختلاف شهریه‌های مدارس غیردولتی، پایین بودن کیفیت آموزش در برخی از این مدارس، فوق‌برنامه‌های غیرضروری و اجباری، نیروهای مازاد، شرکتی، قراردادی و... از زخم‌های دیگری هستند که تاکنون خط و نشان وزیر و بخشنامه‌های تشریفاتی کمکی به بهبود آن نکرده است.

بتازگی نیز اعتراض معلمان به نابرابری حقوق و دستمزد در این وزارتخانه، نشان داده که افزایش 4000 میلیارد تومانی بودجه آموزش و پرورش در سال جاری هم شاید نتواند دردی از معلمان دوا کند. مجلسی‌ها هم از آن طرف اجرا نشدن قانون پیش‌دبستانی و نابسامانی در سیاست و برنامه‌های دانشگاه فرهنگیان را از ضعف‌های این وزارتخانه عنوان می‌کنند.

کمی دورتر از پایتخت، بی‌کیفیتی مدارس غیردولتی در شهرستان‌ها، نبود مدارس در شهرک‌های جدیدالتاسیس و نیز مدارس فرسوده و کپری در نقاط دوردست کشور، از گره‌های کور نظام آموزش است که تاکنون چانه‌زنی مجلس، افزایش اعتبارات، ورود بخش خصوصی و... نتوانسته آن را باز کند.تمام این مشکلات، نشان می‌دهد آموزش و پرورش با وجود این که همچنان پرمخاطب‌ترین وزارتخانه محسوب می‌شود، به آسیب‌شناسی نیازمند است. از آنجا که وزرای آموزش و پرورش همواره در سیبل استیضاح بوده‌اند، نشان می‌دهد که این آسیب‌شناسی تاکنون مطمح نظر نبوده و تصور شده که تغییر مهره‌ها و افزایش سالانه اعتبارات کارساز خواهد بود.نظام آموزش و پرورش نیازمند چند عنصر حیاتی است؛ برنامه‌های میان‌مدت، مدیران زبده و اعتبارات کافی. در این سه حوزه سال‌هاست پای وزارتخانه، می‌لنگد و با وجود اصرار بر تحول نظام آموزش و اجرای سند ملی در سال‌های اخیر، مشکلات خُرد و عینی در مدارس و برنامه‌های درسی، به سلب اعتماد برخی مردم نسبت به تحولات نظام آموزش منجر شده است. به نظر می‌رسد، وزارت آموزش و پرورش، بیش از وزیر به مدیران توانمند در سطوح میانی نیاز دارد، برنامه عملیاتی و البته همراهی مجلس برای ساماندهی اعتبارات این بخش، کلید تقویت نظام آموزش است.

***************************************

روزنامه وطن امروز *******

شکست آل‌سعود در برابر صبر استراتژیک ملت یمن/زیبا اکبرزاده

 آل‌سعود سرانجام در برابر پایداری و صبر استراتژیک ملت یمن – عبارتی که سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله در وصف مقاومت یمنی‌ها به کار برده بود- تسلیم شد.

جنایتکاران ریاض با اعلام آتش‌بس پس از حدود 2415 عملیات پروازی طی 27 روز حمله گسترده به غیرنظامیان و زیرساخت‌ها و آزمایش انواع سلاح‌های ویرانگر و کشنده آمریکایی و اسرائیلی که دست‌کم جان 2500 یمنی را گرفت، عملا به شکست در رسیدن به اهداف شیطانی‌شان در تجاوز به همسایه کوچک اما بزرگ جنوبی اعتراف کردند. آنها حتی به اهداف ثانویه‌ای که برای توجیه تجاوز نظامی مشخص کرده بودند نیز نرسیدند و به سبب پایداری و ایستادگی و ثبات یمنی‌ها بر خلاف ادعاهایشان شکست خوردند.

در جریان این تجاوز شاهد بودیم عربستان حتی نتوانست طی کمتر از یک ماه کشورهای عربی و خرده‌کشورهای خلیج فارس را در یک ائتلاف صوری جمع کند. بیشتر دولت‌ها و شخصیت‌هایی که در آغاز جنگ در یمن موضع‌گیری کرده بودند تغییر عقیده دادند و در عوض با فاصله‌گیری از موضع‌گیری تلقین شده از سوی تل‌آویو  که روی جنگ میان  سنی و شیعه حساب باز کرده بود، برای آتش‌بس فراخوان دادند و راه‌حل سیاسی را پیشنهاد کردند. عربستان بزرگ‌ترین بازنده این جنگ بیهوده بود که در حقیقت پشت آن طرح ایجاد ناتوی عربی با هدایت اسرائیل نهفته بود. اکنون مساله زمان است که حکومت عربستان با یک شاه دچار اختلال حواس و راهبرد گیج و منگ منطقه‌ای‌اش در خارج و گرگ‌زاده‌های داخلی که آماده پاره کردن یکدیگر بر سر تصاحب میراث بن‌سعود هستند، چقدر دوام می‌آورد.

  آتش‌بس چند ساعت پس از دستور به گارد ملی!

محمد بن‌سلمان، وزیر دفاع عربستان  و پسر همه‌کاره شاه نیمه هوشیار، سه‌شنبه‌شب توقف تجاوز یکجانبه ارتش خود را بدون آنکه به همه اقدامات نظامی‌اش پایان دهد، اعلام کرد. اعلام پایان جنگ همانند آغاز آن غیرمنتظره بود. نکته جالب توجه آن است که تجاوز سعودی چند ساعت پس از دستور سلمان بن‌عبدالعزیز، پادشاه عربستان برای مشارکت نیروهای گارد ملی سعودی در عملیات موسوم به توفان قاطعیت متوقف شد. این در حالی است که سفیر عربستان در سازمان ملل متحد پس از نشست با نمایندگان کشورهای عرب خلیج‌فارس در سازمان ملل گفته بود تا زمانی که انصارالله دست از قدرت برندارند و قطعنامه‌های شورای امنیت را اجرا نکنند آتش‌بس نخواهد شد اما پس از اعلام آتش‌بس سه‌شنبه‌شب، ژنرال احمد العسیری، سخنگوی نظامی ائتلاف سعودی ادعا کرده است این ائتلاف با تحقق بخشیدن به اهداف نظامی خود در یمن، این جنگ را بنا به درخواست عبدربه منصور هادی (رئیس‌جمهور مستعفی و فراری یمن) متوقف می‌کند ولی عملیات بمبارانی که علیه یمن انجام شد، تنها زیرساخت‌های یمن از راه‌ها و جاده‌ها و مدارس و بیمارستان‌ها گرفته تا ایستگاه‌های سوخت و انبارهای مواد غذایی در استان‌های مختلف این کشور و همچنین مناطق مسکونی و غیرنظامیان را که اغلب آنها زن و کودک و سالمند بودند، هدف قرار داد. لذا سعودی‌ها این سوالات را باید پاسخ دهند که پس از این‌ همه کشتار و ویرانی زیرساخت‌ها در یمن، چگونه این اهداف محقق شده است؟ آیا این تجاوزات توانست جنبش انصارالله را نابود و آن را در صنعا و جنوب یمن ریشه‌کن کند یا اینکه رئیس‌جمهور فراری یمن به دلیل درخواست این جنگ، دیگر در کشور هیچ قدرت و اعتباری  ندارد؟ کدامین موفقیت پس از این ‌همه کشتار و ویرانگری حاصل شده است؟ منصور هادی کجاست؟ بمباران یمن که از حمایت لجستیکی و اطلاعاتی آمریکا برخوردار بود، به خاطر ایجاد تلفات سنگین در میان غیرنظامیان با انتقادهای شدیدی مواجه شد (طبق اعلام منابع رسمی، در این تجاوز نظامی سعودی‌ها بیش از 2500 یمنی شهید و هزاران نفر زخمی شدند). پرواضح است سعودی‌ها نتوانستند جلوی پیشروی ارتش یمن و کمیته‌های مردمی وابسته به انصارالله را به سوی استان‌های جنوبی که دست‌نشانده‌های منصور هادی و عناصر القاعده در آنجا مستقر هستند، بگیرند. تهدیدهای جنبش انصارالله مبنی بر واکنش موشکی، این ائتلاف را دچار نگرانی‌هایی کرده بود. امید به سقوط عدن با مشارکت برخی قبایل حضرموت و القاعده، خشم برخی طرف‌های جنوب یمن را برانگیخته و آمریکا را نیز نگران کرده بود و این در حالی است که آمریکا حضور کشتی‌های خود را در خلیج عدن و دریای عرب افزایش داده است. علاوه بر این بسیاری از کشورهای عربی و اسلامی که با تزریق دلارهای سعودی‌ها به عنوان دستمزد حاضر به مشارکت در این تجاوز شده بودند، از مشارکت از طریق نیروی زمینی اجتناب کردند.

  شکست در هر 7 هدف

همانگونه که «مجتهد» فعال توئیتری که به انتشار اخبار محرمانه خاندان سعودی معروف است، در تازه‌ترین توئیت خود نوشت: «عربستان در هر 7 هدفی که برای تجاوز به یمن ترسیم کرده بود، شکست خورده است؛ 1- عقب‌نشینی نیروهای انصارالله از صنعا و همه شهرهای یمن و تحویل دادن همه سلاح‌های سنگین، نیمه‌سنگین و سبک خود بدون قید و شرط و تشکیل کمیته ملی برای تحویل گرفتن این سلاح‌ها. 2- پس از عقب‌نشینی انصارالله، نیروهای نظامی منتخب به مدت یک ماه کنترل صنعا، پایتخت را در دست می‌گیرند و پس از آن کنترل شهرها به ارتشی واگذار می‌شود که عبدربه منصور طی یک ماه ملزم به تشکیل آن خواهد بود. 3- عبدربه منصورهادی و کابینه‌اش باید به صنعا بازگردند و فعالیت‌ها و کارهای خود را در این شهر دنبال کنند. 4- طرح ابتکاری کشورهای حاشیه خلیج‌فارس درباره یمن تغییر می‌یابد، مصونیت قضایی از علی عبدالله‌صالح، رئیس‌جمهوری برکنار شده یمن و خانواده‌اش برداشته می‌شود و آنها از هرگونه فعالیت سیاسی و همچنین مسافرت منع می‌شوند، اموالشان ضبط و به خزانه دولت برگردانده می‌شود. 5- اگر حزب کنگره ملی به گفت‌وگوها بازگردد، برای اعلام حسن‌نیتش باید رئیس جدید برای خود معرفی کند.6- در صورتی‌که انصارالله بخواهد هرگونه فعالیت سیاسی در دولت داشته باشد، باید خود را به عنوان یک حزب سیاسی معرفی کند. 7-  همه عزل و نصب‌های انجام شده طی مدت اخیر توسط گروه انصارالله، لغو شود». مجتهد در ادامه نوشت: کشور عمان در این میان نقش میانجی را ایفا کرده و با وجود اعلام توقف حملات اما احتمال درگیری‌های زمینی وجود دارد و به همین دلیل رژیم ریاض درباره احتمال آغاز درگیری زمینی با یمنی‌ها بسیار نگران است. به اعتقاد کارشناسان اگر آل‌سعود پیش از تجاوز نظامی به یمن تنها به دلیل استعفای منصور هادی سرخورده شده بود، امروز باید خفت شکست در جنگ علیه یک کشور عربی ضعیف از لحاظ نظامی، فقیر از لحاظ اقتصادی، متزلزل از لحاظ سیاسی و ناامن را هم تجربه کند. در کنار این کابوس‌ها، رژیم سعودی همچنین متهم به همکاری با رژیم صهیونیستی، تجاوز به یک کشور همسایه عربی و همپیمانی علنی با گروه تروریستی همچون القاعده شده است. انبوه این شکست‌ها باعث شد آل‌سعود خود را از باتلاقی که محمد بن‌سلمان، وزیر جوان سعودی آنها را در آن گرفتار کرده، نجات دهد و دم از آتش‌بس یکجانبه بزند.

اکنون این سوال مطرح می‌شود که آیا واقعا جنگ در یمن متوقف شده است؟ انصارالله به پادشاهی عمان ابلاغ کرده است این صرفا آتش‌بس یکجانبه سعودی‌هاست و هیچ‌یک از طرف‌های درگیر ملزم به رعایت آن نیستند و تا زمانی‌که عربستان به رفع محاصره هوایی ـ دریایی و توقف هر نوع حملات در مناطق جنوب اقدام نکند، ارتش حق دارد سیطره خود را بر تمام مناطق یمن بسط دهد. این در حالی است که عربستان نمی‌خواهد قبایل همپیمان خود در جنوب را از دست بدهد و کماکان در پی ایجاد منطقه امنی در حضرموت و عدن و انتقال عبد ربه منصور هادی به این منطقه است. ناظران می‌گویند شاید ائتلاف تحت فرماندهی عربستان سعودی که به امیدهایی واهی دل بسته، تصور کرده است می‌تواند از طریق راه حل سیاسی به اهدافی دست یابد که با جنگ نتوانست به آن دست پیدا کند. شاید ائتلاف، به کمک کشورهای حامی طرح شورای همکاری خلیج‌فارس امیدوار است که جایگاهی در اداره امور سیاسی یمن به عربستان می‌دهد اما جنگ بر خلاف آنچه عربستان سعودی انتظار داشت، برخی معادلات سیاسی را در یمن بر هم زد و شاید شکست جنگ علیه یمن معادله‌های جدیدی به وجود آورد.

   بهانه‌های واهی سعودی‌ها

آل‌سعود با بهانه قرار دادن موضوعاتی از قبیل بازگشت دولت مشروع منصور هادی به یمن، حمایت از امنیت باب‌المندب، دفاع از حرمین شریفین، حفاظت از امنیت ملی یمن و... تهاجم گسترده‌ای را  علیه یمنی‌ها آغاز کرد که نتیجه‌ای جز وقوع بحران انسانی در این کشور فقیر در پی نداشت. در رد بهانه‌های واهی این کشور باید گفت: 1- اگر هدف عربستان سعودی برگرداندن مشروعیت و قانونگرایی به یمن است پس چرا این قانونگرایی در سوریه یا مصر رعایت نمی‌شود و از بشار اسد یا محمد مرسی که با رای اکثریت مردم کشورهایشان در انتخابات ریاست‌جمهوری به قدرت رسیده‌اند، حمایت نمی‌کند و در عوض از اقدامات نظامیان مصری و شورشیان سوری که دموکراسی را زیر پا گذاشته‌اند، پشتیبانی می‌کند. 2- اگر عربستان واقعا از دموکراسی دفاع می‌کند، آیا در خود عربستان دموکراسی و آزادی بیان وجود دارد؟! 3-اگر عبدربه منصور هادی را نماینده قانونی یمنی‌ها می‌داند پس چرا ارتش یمن از مشروعیت وی حمایتی نکرد؟ آیا درست است که رئیس‌جمهور به اصطلاح «قانونی» خاک کشور خود را ترک کرده و به یک کشور اجنبی یعنی عربستان فرار کند و درخواست تجاوز نظامی  به کشور خود را داشته باشد؟ 4- در حالی عربستان با متهم کردن ایران به مداخله در یمن، ادعا می‌کند می‌خواهد یمن را از دست طمع‌ورزی‌های ایرانیان نجات دهد که خود طی قرون گذشته بارها به مرزهای یمن حمله کرده و اراضی یمن را در نجران و جیزان و عسیر به اشغال درآورده است. 5- عربستان سعودی شعار دفاع از عربیت یمن را سرداده است، در حالی‌که با این عملیات نظامی خود یک سرزمین عربی و عرب‌های مسلمان را بمباران کرد؛ سرزمینی که از ابتدای تاریخ نماد تمدن اعراب شناخته می‌شود. 6- اگر انصارالله یمن تهدیدی برای باب‌المندب محسوب می‌شود، چرا این گروه تاکنون به این تنگه حمله نکرده و امنیت آن را به خطر نینداخته است؟ انصارالله که دارای بهترین و پیشرفته‌ترین سلاح‌ها و موشک‌های اسکاد 2و 3 است و می‌تواند برج‌های دریایی عربستان را در عمق دریای سرخ مورد حمله قرار دهد. آیا این گروه بوده که تاکنون صلح و آرامش را بر هم زده یا وهابی‌های سعودی؟ انصارالله چگونه امنیت تنگه مهمی مانند باب‌المندب را به خطر می‌اندازد در حالی که این تنگه منافع بسیار زیادی برای یمن دارد؟ 7- رژیم سعودی ادعا می‌کند انصارالله تهدیدی علیه حرمین شریفین است ولی آیا در طول تاریخ مشاهده شده است که زیدی‌ها به مکان‌های مقدس اسلامی حمله کنند؟ آیا آنها تاکنون مکه و مدینه را تهدید کرده‌اند؟ آیا این یمنی‌ها هستند که اماکن مقدس اسلامی و مسیحی در عراق و سوریه را تخریب می‌کنند یا تروریست‌هایی از جمله داعشی‌ها که مورد حمایت گسترده همین سعودی‌ها هستند؟ از جمله آل‌سعود بودند که در سال 1926 تلاش کردند مرقد پیامبر‌اعظم صلی‌الله‌علیه‌وآله را ویران کنند نه زیدی‌ها. قدر مسلم آن است که سعودی‌ها با هیچ بهانه‌ای نمی‌توانند جنگ وحشیانه خود علیه ملت یمن را توجیه و هدف اصلی خود از این جنگ را که برگرداندن یمن به زیر سلطه آمریکا و خود است پنهان کنند.

***************************************

 a

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات