تاریخ انتشار : ۲۳ تير ۱۳۹۴ - ۰۵:۲۶  ، 
کد خبر : ۲۷۷۱۴۹

یادداشت روزنامه ها 23 تیر


روزنامه کیهان **

ملت ما توافق ندیده نیست/ محمد ایمانی

سرانجام مذاکرات هسته‌ای را می‌توان از دو منظر هیجانی و عقلانی قضاوت کرد. طبیعتاً مسائل مهمی که بر سرنوشت یک کشور اثر می‌گذارد، تولید هیجان مثبت و منفی می‌کند. اما قبل و بعد از هر هیجانی باید بررسی کرد که این واکنش هیجانی چه قدر واقعی و مبتنی بر عقلانیت است. عصر دیروز که متن نگاشته شده برجام میان طرف ایرانی و غربی از مرز یکصد صفحه عبور کرده بود، برخی خبرها از نهایی شدن جمع‌بندی توافق حکایت می‌کرد و خبرهای دیگر، حاکی از ادامه مذاکرات برای حل اختلافات باقی مانده بود. برخی رسانه‌ها و سیاسیون در این میان نه از چند روز پیش که 2 سال است دعوت به جشن و پایکوبی می‌کنند! آنها در بحبوحه توافق ژنو و بیانیه لوزان هم ذوق‌زدگی نشان دادند اما گذر ایام معلوم کرد دست‌کم زیاده‌روی کرده‌اند، اگر که نگوییم بیراهه رفته‌اند.

اکنون سؤال مهمی پیش روی ما قرار دارد؛ مرز عقلانیت و هیجان در باب مذاکرات هسته‌ای کجاست و واقعیت‌ها چه می‌گویند؟

1- مردم ما مذاکره ندیده و توافق ندیده نیستند که اکنون بخواهند مثلاً مذاکره یا توافق با آمریکا و غرب را نوبر کنند. تاریخ ما در سینه خود ثبت کرده که 63 سال پیش دکتر محمد مصدق تا نیویورک رفت و با رئیس جمهور آمریکا مذاکره کرد و قول و قرار گذاشت تا بلکه بدین ترتیب راه زیاده‌خواهی انگلیس بر سر نفت ایران سد شود. آن روزها آمریکا به منفوری امروز نبود اما همان آمریکا به مصدق خیانت کرد و کودتای آژاکس (28 مرداد 32) را به همراهی انگلیس ترتیب داد. نوبر دوم مذاکره و توافق با آمریکا، 28 سال بعد (دی ماه 1359) بود که به توافق و بیانیه الجزایر انجامید. آمریکا در ازای آزادی جاسوس‌های بازداشت شده‌اش تعهد کرد اموال بلوکه شده ایران را آزاد کند، اموال غارت شده توسط شاه و خانواده‌اش را مسترد نماید، تمام تحریم‌های تجاری علیه ایران را لغو کند، به دعاوی مطرح علیه ایران در محاکم آمریکا و بین‌المللی خاتمه دهد و احکام صادره را لغو نماید، و از این پس در امور داخلی و خارجی ایران مداخله نکند. اما حتی یک بند از 8 بند تعهدات آمریکا در بیانیه الجزایر به اجرا درنیامد.

2- سالها بعد هنگامی که دولت سازندگی برای آزادی برخی گروگان‌های غربی و آمریکایی در لبنان پادرمیانی کرد، آمریکایی‌ها قول و قرارهایی گذاشتند که زیر همه آنها زدند. در دوره اصلاحات، دولت وقت به موازات برخی قول و قرارهای پنهان، به آمریکا در  مقابله با طالبان کمک کرد اما به جای تشکر و دست‌خوش، اتهام عضویت در محور شرارت را دریافت کرد. در همان روزگار -حد فاصل سال‌های 82 تا 84- توافق سعدآباد و سپس پاریس و بروکسل میان ایران و 3 کشور غربی (به نمایندگی از آمریکا) به  امضا رسید که برخلاف انجام تعهدات از سوی ایران، تعهدات طرف غربی کاملاً زیرپا نهاده شد و پس از 2 سال و نیم انتظار فهمیدیم وضع و جعل واژگان مجعولی نظیر «تعلیق داوطلبانه» و «راستی آزمایی» و... صرفاً بازی با کلمات برای کشیدن ترمز پیشرفت ایران بدون لغو کوچک‌ترین تحریم‌ها بوده و تازه طرف غربی گستاخ‌تر و طلبکارتر شده است. همه اینها را علاوه کنید به بدعهدی‌هایی که بلوک غرب بر سر ساخت نیروگاه بوشهر (شرکت زیمنس) و تأدیه حق 10 درصدی ایران از سهام شرکت هسته‌ای یورودیف فرانسه انجام دادند. بنابراین در طول این 60 سال (بلکه به یک معنا 150 سال گذشته) اولین و آخرین باری نیست که با برخی طرف‌های غربی- و متأخر آنها آمریکا- مذاکره یا توافق می‌کنیم و مزه نه چندان شیرین این روند مذاکره- توافق برای ملت و تاریخ ما کاملاً آشناست.

3- 19 ماه پیش که توافق ژنو حاصل شد، رفتار هیجانی برخی رسانه‌ها و چهره‌های سیاسی بی‌شباهت به روزهای اخیر نبود. آمریکا همان زمان با وجود کسب امتیازات بزرگ همچنان سرسختی نشان می‌داد و چانه‌زنی و بازارگرمی می‌کرد تا اینکه بالاخره توافق موقت ژنو به دست آمد. در این سو کسانی از «توافق بزرگ قرن» و «فتح‌الفتوح» و اینکه «سازمان تحریم‌ها شکسته شد» می‌گفتند اما یک ساعت از اعلام توافق نگذشته بود که جان‌کری و پس از او باراک اوباما کنفرانس مطبوعاتی تشکیل دادند و گفتند ساختار و شاکله رژیم تحریم‌ها سر جای خود باقی می‌ماند. همان طور هم شد و 130 مورد تحریم جدید علیه کشورمان اعمال گردید. توافق ژنو حتی یک ساعت هم دوام نیاورد. حتی امتیاز دم‌دستی رفع تحریم واردات طلا نیز 19 ماه اجرا نشد تا در بحبوحه مذاکرات وین اجازه ورود 12 تن طلای خریداری شده صادر گردد و امکان شوک مصنوعی به بازار طلا فراهم شود؛ پیشرفته‌ترین نوع عملیات روانی و فریب!

4- قبل از ما کشورهای بسیاری با آمریکا (و غرب) مذاکره یا توافق کرده‌اند. از شوروی و چین و روسیه تا سوریه و عراق و لیبی. مذاکرات و توافق‌های متعدد آمریکا با شوروی و چین یا ری‌ست کردن روابط با روسیه، هیچ کدام مانع خیانت و کشیدن فرش زیرپای روس‌ها و چینی‌ها- از فروپاشی شوروی تا حوادث میدان تیان‌آن‌من و ماجرای اوکراین- نشد. رژیم‌های عراق و لیبی سالیان سال، دوستان و شرکای آمریکا و غرب بودند که آن گونه شخم زده شدند. چند هفته قبل از شروع جنگ نیابتی در سوریه، جان‌کری و همسرش در یکی از رستوران‌های دمشق مهمان بشار اسد و همسرش بودند که ناگهان آمریکا از پشت خنجر زد. آمریکایی‌ها حتی به نزدیک‌ترین متحدانشان در اروپا هم که فرانسه و آلمان باشند رحم نکردند و آخرین خبرها از جاسوسی دامنه‌دار علیه آنجلا مرکل و میتران و سارکوزی و اولاند حکایت می‌کند. به نحوی که طبق اخبار رسانه‌های اروپایی موجبات افسردگی در برخی از این سیاستمداران شده چرا که خیال می‌کرده‌اند دوست وفادار آمریکا هستند و خیانت نمی‌بینند.

5- زمزمه احتمال توافق، موجب کاهش قیمت نفت شده است. به طریق اولی حصول توافق موجب سقوط بیشتر قیمت ماده‌ای خواهد شد که فعلاً و متأسفانه، صادرات آن پایه اصلی رونق اقتصاد ما را تشکیل می‌دهد. از آن سو برخی خبرها حاکی از لغو تدریجی برخی تحریم‌ها در صورت توافق است که سرجمع آن در صورت عملی شدن در چند سال، حداکثر 13 درصد تحریم‌ها خواهد بود. معنای این سخن آن است که مثلاً سرمایه‌گذار خارجی باید هر 6 ماه یکبار منتظر باشد که تعلیق محدود تحریم‌ها تداوم می‌یابد یا خیر؟ تکلیف 87 درصد بقیه هم که به عنوان ساختار تحریم‌ها روشن است و محفوظ می‌ماند. بُعد سوم، فشارهای پنهان آمریکا به برخی شرکت‌هاست که مانع از سرمایه‌گذاری آنها می‌شود. در بُعد چهارم معلوم نیست مشکل مبادلات بانکی حل شده یا خیر، به نحوی که مثلاً در توافق ژنو با وجود ادعای آزادسازی 8 میلیارد دلار از دارایی‌های بلوکه شده ایران، عملاً گردش این پول در شبکه بانکی بین‌المللی ناممکن شد. عدم تصویب توافق محتمل از سوی کنگره آمریکا، ترفند دیگری است که اصل توافق را در محاق ابهام فرو می‌برد به نحوی که توافق را از شکل معاهده الزام‌آور برای آمریکا (طبق قوانین این کشور) خارج می‌کند و حتی رئیس جمهور بعدی می‌تواند زیر توافق بزند.

6- در این شرایط باید انتظار از مذاکرات یاتوافق احتمالی را واقعی کرد. دعوت به جشن و پایکوبی حداکثر می‌تواند چند ساعت تا چند روز تولید هیجان کند و پس از آن واقعیت‌ها خود را به ذهنیت‌ها و خیال‌ها تحمیل خواهد کرد. به تعبیر محمد طبیبیان (از تئوریسین‌های دوره سازندگی) تأثیر اقتصادی توافق، موقتی است و اگر تحریم‌های بانکی را لغو نکند، نفع چندانی نخواهد داشت. در این میان باید فرق گذاشت میان واقعیت گشایش اقتصادی یا نمایش آن، چنان که در ماجرای 2 سال پیش و در سفر چند هیئت تجاری به ایران پیش آمد. غرب مایل است ضمن حفظ رژیم تحریم‌ها، نمایش‌های مشابه را از جمله در آستانه انتخابات مجلس ایران (اسفند ماه) بازسازی کند. نشان دادن در باغ سبز و به اصطلاح تشنه بردن و تشنه آوردن طرف مقابل، شگردمستکبران عالم و الهام گرفته از شیطان است. خداوند درباره سبک کار شیطان می‌فرماید «شیطان گفت بندگان تو را گمراه می‌کنم و در آرزو و امید (واهی) می‌افکنم... شیطان به آنها وعده می‌دهد و در آرزو (و خیال) می‌افکند و شیطان جز فریب و نیرنگ به آنها وعده نمی‌دهد (آیات 118 تا 120 سوره نساء).

درست به همین دلیل و با همین شناخت اعتقادی، تاریخی و تجربی از ماهیت استکبار و آمریکاست که رهبر معظم انقلاب خطاب به دانشجویان فرمودند «مبارزه با استکبار تعطیل‌پذیر نیست و آمریکا کامل‌ترین مصداق استکبار است... مبارزه با استکبار جزو مبانی انقلاب است. بنابراین خودتان را برای ادامه مبارزه آماده کنید». به تعبیر دیگر زورگویی، خیانت، بدعهدی و بی‌صداقتی، جزو جوهره مستکبرانی چون آمریکاست و به این معنا، اینکه مستکبر، مستکبرانه رفتار نکند و زورگویی و بدعهدی را کنار بگذارد، نقض غرض است. یعنی ارزش‌هایی مانند انصاف و احترام و وفای به عهد و معامله برد- برد ذاتاً در تعارض با استکبار و ناشدنی است. تاریخ چند هزار ساله بشر پیوست اسنادی این ادعاست.

7- استراتژی اصلی در قبال هر وضعیتی از مذاکرات (اعم از توافق یا عدم توافق) «وحدت و همدلی ملی» است. به گزارش برخی مطبوعات آمریکایی رابرت ‌گیتس رئیس اسبق سازمان سیا تکیه کلامش درباره مردم ایران این بود که «ایرانی معتدل و میانه‌رو و خوب (برای مذاکره و تعامل) وجود ندارد و ایرانی خوب ایرانی مرده است». یکی از طراحی‌های اصلی آمریکا در مذاکرات، ایجاد همزمان دو حس ذوق‌زدگی و سرخوردگی و تبدیل ماجرا به بهانه منازعه و مجادله و اختلاف در داخل ایران است. قاطبه ملت و مسئولان ما از توافق خوبی که تحریم‌های ظالمانه را برطرف کند و دستاوردها و پیشرفت‌های فنی و بومی کشور در حوزه هسته‌ای را حفظ نماید استقبال می‌کنند اما معلوم است که هر توافقی، توافق خوب نیست. توافقی که شاکله تحریم‌ها را با وجود اخذ امتیازات متعدد از سوی طرف مقابل حفظ کند و در عین حال راه بهانه‌جویی را باز بگذارد یا راه پیشرفت و تحقیق و توسعه و فعالیت‌های هسته‌ای در مقیاس صنعتی را ببندد و یا دعاوی سیاسی غرب علیه برنامه هسته‌ای ایران را تبدیل به دعوایی حقوقی- با امضای ایران علیه ایران- کند و یا ایران را تبدیل به تهدید علیه امنیت جهانی (ذیل فصل 7 منشور) نماید یا وارد حوزه امنیت ملی ایران شود، توافق نامطلوبی است که به جای بستن پرونده، ابعادی به غایت تهدیدآمیز به آن می‌دهد. اینکه مثلاً 14 ماه از مذاکرات به تدوین امتیازات و مطالبات غرب بگذرد و تازه در هفته‌ها و روزهای آخر نوبت به مطالبات ایران برسد، یک علامت خطرناک حاکی از بد چیده شدن میز مذاکره و عدم توازن در آن است.

8- از هیجان‌های مثبت و منفی افکار عمومی در قبال اتفاقات خوشایند و ناخوشایند که بگذریم، یک طیف خاص، در نسبت با نظام جمهوری اسلامی و حتی منافع ملی آن می‌کند که شاگرد ناخلف با امام صادق علیه‌السلام می‌کرد؛ همواره اصرار بر لجاجت با امام داشت و تا آنجا در این لجاجت پیش رفت که گفت اگر جعفر بن محمد]ع[ چشمانش را در نماز ببندد، من باز می‌گذارم و اگر باز بگذارد، من خواهم بست اما عجالتاً یک چشم می‌بندم و یک چشم باز می‌گذارم تا حتماً خلاف او عمل کرده باشم.! برای ورشکستگان به تقصیر فتنه‌های زنجیره‌ای- از اول انقلاب تا به امروز- هر اتفاقی در چالش ملت ایران با جبهه استکبار، بهانه‌ای برای مخالف‌خوانی و عقده‌گشایی است. آنها اصل انقلاب را تخطئه و حتی در قبال آن خیانت کردند، دفاع مقدس در برابر دشمن متجاوز را سرزنش کردند و حتی به صدام «گرا» دادند، برای آقای منتظری جوک ساختند و پس از انحراف وی، او را آیت‌الله العظمی و مرجع تقلید آزاداندیش خواندند و... امروز می‌کوشند در صورت حصول یا عدم حصول توافق، احساس خوب نسبت به رژیم مستکبر آمریکا و احساس منفی نسبت به جمهوری اسلامی را به جامعه پمپاژ کنند حتی اگر بر ضد امنیت و منافع ملی باشد. در مقابل، ملت ما پیرو آن امامی هستند که فرمود از دشمن حتی بعد از توافق و صلح، کاملاً بر حذر باش که بسا دشمن نزدیک می‌شود تا شبیخون بزند.

ماجرای پرکش و قوس ما با زورگویان مستکبر عالم، به واسطه مذاکره یا توافق به پایان نمی‌رسد چرا که تا ظلم و زورگویی و دشمنی هست، ما هم براساس منطق نفی ستمگری و ستم‌پذیری هستیم.

******************************************************

روزنامه جمهوری اسلامی ****

تعامل در عین استقلال قوا

بسم‌الله الرحمن الرحیم

موضع‌گیری وزیر کشور در قبال اصرار نمایندگان استان فارس در مجلس شورای اسلامی که خواستار اعمال نظر در انتخاب استاندار این استان شدند، قابل تقدیر است. آقای رحمانی فضلی با تاکید بر تعامل دولت با نمایندگان مجلس، این نکته را مورد توجه قرار داد که تعامل نباید به معنای فراهم شدن زمینه تحمیل نظر نمایندگان مجلس بر وزارت کشور و دولت باشد زیرا انتخاب استاندار، حق قوه مجریه است و نمایندگان مجلس فقط حق نظارت بر عملکردها را دارند و نباید انتظار داشته باشند نظر آنها در مورد انتخاب استانداران و سایر مسئولین اجرائی محور تصمیم‌گیری‌های قوه مجریه باشد.

متاسفانه نمایندگان استان فارس در مجلس شورای اسلامی با یک استعفای دسته‌جمعی اعلام کردند دولت باید از میان افراد پیشنهادی آنها یکنفر را به عنوان استاندار استان فارس انتخاب کند تا جایگزین استاندار قبلی که برای شرکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی استعفا داده است گردد. این اقدام نمایندگان استان فارس، برخلاف صریح قانون اساسی است که قوای مقننه، مجریه و قضائیه را مستقل می‌داند و نه تنها برای هیچیک از آنها حق دخالت در قوه دیگر را تجویز نمی‌کند بلکه آنها را از دخالت در کار یکدیگر منع می‌نماید.

علاوه بر این، از کسانی که در قوه مقننه به عنوان قانونگذار حضور دارند، انتظار اینست که با اقدامات خلاف قانون و انتظاراتی که با قانون سازگاری ندارد مقابله نمایند نه آنکه خودشان انتظارات خلاف قانون داشته باشند. اگر نمایندگان استان فارس به ابراز نظر خود درباره فرد مورد نظر وزارت کشور برای استانداری فارس که به دولت پیشنهاد داده اکتفا می‌کردند و ضمناً افرادی را برای این مسئولیت به وزارت کشور معرفی می‌کردند، ایرادی به آنها نبود. آنها پا را فراتر گذاشته و با استعفای دستجمعی تلاش کردند وزارت کشور و دولت را تحت فشار قرار دهند تا هر طور شده نظر خود را بر قوه مجریه تحمیل نمایند. این اقدام، با واکنش منفی افکار عمومی مواجه شد و شخص وزیر کشور نیز که تاکنون همواره با نمایندگان مجلس شورای اسلامی از موضع تعامل و حتی پائین‌تر از تعامل یعنی نوعی مسامحه رفتار می‌کرد ناچار شد در برابر این اقدام، که دخالت آشکار در اختیارات و حقوق قوه مجریه است، موضع گیری کند و با صراحت اعلام نماید زیر بار تحمیل نخواهد رفت.

شاید ضرورت داشته باشد به همین مناسبت به این مقوله قدری فراتر از انتخاب یک استاندار نگاه کنیم و این نکته بسیار مهم را یادآور شویم که برای حفاظت از سلامت نظام لازم است به مفاد قانون اساسی با دقت و وسواس عمل شود و هیچیک از قوای سه گانه اجازه ندهند قوه دیگر در کار آنها دخالت کنند. حفظ استقلال قوا در همه زمینه‌ها لازم است و باید به عنوان خط قرمز مطرح باشد و هرگز اجازه عبور از این خط قرمز به هیچکس و هیچ نهاد و دستگاهی داده نشود. این واقعیت را از نظر دور نداریم که در دوران دولت‌های نهم و دهم، از رهگذر عبور از خطوط قرمز نظام و شکسته شدن قانون و دخالت‌های ناروای بعضی قوا در حوزه اختیارات قوای دیگر، زیان‌های فراوانی متوجه مردم و کشور شد و بسیاری از مفاسدی که امروز به عنوان لکه‌های ننگ بر دامن نظام نشسته‌اند، ناشی از همین دخالت هاست.

در اینجا و به مناسبت استعفای نمایندگان استان فارس در مجلس شورای اسلامی که با هدف تحمیل نظر خود به دولت برای انتخاب استاندار فارس صورت گرفته، خوب است این حضرات به این سئوال‌ها پاسخ بدهند: هنگامی که در مرکز استان شما عده‌ای خودسر برخلاف قانون به یکی از نمایندگان مجلس (دکتر علی مطهری) حمله کردند و او را کتک زدند و مجروح نمودند و به فرودگاه فرستادند تا به تهران بر گردد و در دانشگاه شیراز سخنرانی نکند، شما چرا عکس العملی نشان ندادید و این بی‌قانونی را محکوم نکردید و از همکار خودتان در مجلس دفاعی به عمل نیاوردید؟ وظیفه نظارتی شما به عنوان نماینده مجلس در آن واقعه چرا فراموشتان شده بود؟ اگر امروز به هر دلیل برای استانتان احساس مسئولیت می‌کنید، چرا هنگامی که عده‌ای افراطی برخلاف موازین مهمان نوازی، که از سجایای اخلاقی مردم استان فارس است، این نماینده مجلس را به جرم ناکرده از شهر و استانتان اخراج کردند احساس مسئولیت نکردید؟

در این واقعیت که انتخاب استاندار حق وزارت کشور و دولت است و نمایندگان مجلس نباید نظر خود را به دولت تحمیل کنند، کمترین تردیدی وجود ندارد. بنابر این، وزارت کشور و دولت، اجازه دخالت به دیگران ندهند و آنچه را به مصلحت کشور و استان مهم فارس می‌دانند عمل کنند و مطمئن باشند در صورت نشان دادن قاطعیت در این مقوله، مورد حمایت همه‌جانبه مردم به ویژه مردم استان فارس قرار خواهند گرفت.

******************************************************

روزنامه خراسان*****

ايران پسا مذاکرات هسته اي/سيدعلي علوي

بزرگترين مذاکرات قرن ثانيه هاي پاياني خود را سپري مي کند، وزير خارجه آمريکا نزديک به 3 هفته است که در وين ماندگار شده، وزيران خارجه پنج قدرت بزرگ دنيا به طور مرتب در حال مذاکره و رفت و آمد هستند. همگان منتظر نتايج بيش از12 سال تلاش ديپلماتيک ايران و نزديک به دو سال مذاکرات سخت و فشرده اند.مذاکراتي که به ست آخر رسيده . اينک در ماراتن جنگ اراده ها دنيا به نتيجه مذاکرات ايران با 6 ابرقدرت جهاني چشم دوخته است.نتيجه مذاکرات احتمالا طي چند ساعت يا يکي دو روز آينده مشخص خواهد شد. اما چه اين مذاکرات به توافق برسد و چه نرسد؛ مذاکرات هسته اي ايران با 1+5 رويه ديگري هم دارد. رويه ديگري که تاريخ در برابر آن بهتر و کامل تر قضاوت خواهدکرد. رويه اي که نشان از يک واقعيت ميداني و حقيقي دارد واقعيتي که نشان مي دهد ايران امروز در کجا ايستاده است؟

ايراني که آمريکا را که داعيه ابرقدرتي دارد براي نزديک به دو سال به پاي ميزمذاکره کشانده که مرتب ازخط قرمزهايش عقب نشيني مي کند. ايراني که امروز مسئله اش ؛مسئله اول دنيا شده است.به گونه اي که صدها خبرنگار ازسراسردنيا لحظه به لحظه کوچکترين حرکات وگفته هاي وزير خارجه وديگرنمايندگان مردمش رامخابره مي کنند. آري اينک ايران پس از 37 سال تلاش مجاهدانه واستقامت مردم وجوانان ونخبگانش با همه فراز وفرودها وبا همه نقاط ضعف وکاستي ها به نقطه اي رسيده که از بحران ها گذر کرده وبزرگ شده است. ديگر ايران يک کشور دست چندم نيست که به بهاي نفتش ژاندارم منطقه اي ابرقدرتي باشد. اينک ايران در معادلات امروز دنيا تاثيرگذار است حرف ايران شنيده مي شود ايران موثر است آري ما بزرگ شده ايم.

تجربه واليبال ايران ، تجربه اي کوچک شده از اين روز هاي مان است واليبالي که روزي آرزوي آن را داشت تنها يک ست از يک تيم ژ اپني يا چيني بگيرداما امروز توقعش را داريم قهرمان جهان را شکست بدهد .بعد از بازي هاي خوب تيم واليبال در برابر آمريکا و روسيه متني در شبکه هاي اجتماعي دست به دست شد حالا ديگر همه مردم ايران مي دانند "ما مي توانيم."آري واليبال ايران باورهاي ما را عوض کرد.چيزي شبيه اين روزهاي مذاکراتمان. يک طرف ميز ايران نشسته و طرف ديگر آمريکا به‌علاوه 5 قدرت بزرگ جهاني . هنوز هم وزير خارجه آمريکا در دنيا براي خودش برو وبيايي دارد اما او مجبور است بيايد روزها بنشيند تا بلکه بتواند امتيازي از نماينده شجاع مردم کشورمان بگيرد. يک طرف ميز ديپلمات هاي شجاع و امين و توانمند ايراني و آن طرف ميز ديپلمات هاي کارکشته به‌علاوه ده ها وصدها مشاور. اين يعني قدرت ايران اين يعني پيروزي اسلام سياسي عقلاني. اين يعني نتيجه بخش بودن پافشاري براستراتژي هاي کلان جمهوري اسلامي .حتي اگر مذاکرات شکست بخورد ايران ديگر آن ايرا ن سابق نيست. دنيا ديگر ما را جزو کشور هاي مهم دنيا پذيرفته است . شايد اين تحليل رسانه آمريکايي هافينگتون پست بهترين توضيح باشد:"پيامدهاي دراز مدت اين که قدرت هاي بزرگ جهان با جمهوري اسلامي ايران همچون يک "قدرت بزرگ جهاني" رفتار مي کنند چه خواهد بود اگر ما نگاهي به تاريخچه مذاکرات بين‌المللي جدي ومهم در دوران اخير بيندازيم متو جه مي مي‌شويم که اين مذاکرات عمدتا ميان قدر ت‌هاي بزرگ جهان بوده است". آري بايد خودمان را باور کنيم باوري که خود مي تواند منشاء پيروزي هاي بعدي باشد. بدون شک مذاکرات هسته اي نه به خودي خود بلکه در يک نگاه کلي يک نقطه عطف و يکي از پيچ هاي تاريخي انقلاب اسلامي است . اينک مي توان ادعا کرد اگر اشتباه استراتژيکي نکنيم چه مذاکرات به توافق منجر شود چه توافق نشود ايران برنده مذاکرات است . ما برنده اين آزمون تاريخي شده ايم. ابرقدرت هاي ديروز را که نمي خواستند قدرت و خواست ايران را بپذيرند ؛ بر سر ميز مذاکره نشانده ايم خواسته ها يمان را به آنها تحميل کرده ايم .آري ايران پسا مذاکرات هسته اي وين براي دنيا ايراني ديگر خواهد بود. ايراني که قدرت هاي بزرگ به قدرتش اعتراف کرده اين خودباوري دروني و اين باور جهاني ، پيروزي بزرگ انقلاب اسلامي است. خودمان را باور کنيم...

******************************************************

روزنامه ایران******

تفسیر متفاوت از عفاف و حجاب/فاطمه تندگویان

1- سخنان رئیس جمهوری در ضیافت افطار با زنان و تشکل‌های فعال  سخنان دقیق و پرنکته‌ای بود. موضع ایشان در باب حجاب و عفاف، حکایت از نگاه باز و نگرش نو‌اندیشانه در عرصه مسائل زنان داشت. این نگاه و برداشت روشن طبعاً برگرفته از قرآن است. برخی مسأله حجاب را بیشتر به جنبه‌های ظاهری آن محدود می‌کنند. اما آقای روحانی تفسیری عمیق‌تر از این مقوله عرضه کرد. نکته مهم‌تر اینکه، آقای روحانی نقش مردان را در بسط فرهنگ عفاف و حجاب و ایجاد طهارت اجتماعی جدی تر مشاهده می‌کند ومی‌گوید که مردان جامعه اگر در نگاه خود عفیف باشند بخش عمده‌ای از مسأله حجاب تأمین می‌شود. باید توجه داشته باشیم که رئیس جمهوری در مسأله عفاف و حجاب، برای تقوی و نگاه مردان و زنان اولویت قائل است. با این نگاه می‌توان برداشت کامل‌تری از مسأله عفاف ارائه کرد و در جهت اجرایی کردن آن در سطح جامعه، همگان  را مخاطب قرارداد نه اینکه صرفاً مسأله را به چادر و روسری زنان محدود کرد.

2- نکته دیگر در تحلیل‌های دکتر روحانی نگاه استراتژیک به دوران پساتحریم بود و اینکه تحقق فرصت‌های برابر و برقراری عدالت جنسیتی در بهره مندی از مواهب پس از تحریم برای زنان همچون مردان باید به گونه‌ای فراهم شود که پاسخگوی مطالبات روی زمین مانده زنان باشد. صحبت‌های رئیس جمهوری در این مورد بسیار روشن، قاطع و قابل درک بود و امیدواریم دستگاه‌های اجرایی و بخش‌های سیاستگذار به صورت گسترده  این نگاه را در سیاست‌ها و برنامه‌های اجرایی خود محقق کنند.

3- مهم ترین خواسته جمع حاضر در برنامه یکشنبه شب، این بود که عزم جدی در تدوین برنامه جامع توسعه مشارکت زنان در سطح ملی با مشارکت بالاترین مدیران کشوری تبلور پیدا کند.مسأله توسعه ومشارکت زنان، صرفاً مسأله زنان نیست، بلکه مسأله‌ای در سطح ملی است و قاعدتاً باید در دستور کار هیأت دولت قرار گیرد. توسعه سرمایه انسانی (که زنان بخش قابل توجهی از این سرمایه را تشکیل می‌دهند) و توسعه بهره‌وری، در سطح ملی به یکدیگر گره خورده‌اند و از همدیگر قابل انفکاک نیستند. از این روی، عزم نظام نیز باید تلاقی و همپوشانی این دو باشد.

******************************************************

روزنامه وطن امروز**

اقتصاد مقاومتی خشت اول برنامه ششم/سیدمحمد موسی‌کاظمی

برنامه پنجم توسعه کشور امسال به پایان می‌رسد و ششمین برنامه در مراحل نگارش قرار دارد. برنامه ششم که سومین دستورکار از زمان ابلاغ سند چشم‌انداز 20 ساله کشور به شمار می‌رود با توجه به بازه زمانی آن یعنی سال‌های 1395 تا 1399 و نیز فرصت باقیمانده برای دستیابی به اهداف سند تا سال 1404، اهمیتی زایدالوصف در جهت دادن به سیر و سرنوشت پیشرفت کشور در زمینه‌های گوناگون دارد.

از دید بسیاری کارشناسان و با توجه به شرایط داخلی و خارجی، این برنامه در مقایسه با برنامه‌های پیشین از ویژگی‌های منحصر به فردی برخوردار است. یکی از مهم‌ترین این ویژگی‌ها چند بعدی بودن آن یا در واقع الزامات طراحی کارکردهای چندگانه است.

در مقایسه با برنامه نخست توسعه که با هدف بازسازی کشور پس از سال‌های دفاع مقدس طراحی شد یا برنامه پنجم که پیشرفت عدالت محور را مبنای کار قرار داد، برنامه ششم در فضایی با محذورات و مقدورات خاص در داخل و خارج از کشور باید بستر مناسب را برای هماهنگی اهداف میان‌مدت کشور در مسیر تحقق اهداف درازمدت فراهم کند که سند چشم‌انداز در راس آن قرار دارد.

برای تشریح ضرورت‌ها و حساسیت‌های تدوین و طراحی برنامه ششم باید گفت این برنامه ضمن هموارسازی مسیر سند چشم‌انداز و همخوانی با الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت باید دربردارنده کارویژه‌های اجرایی‌سازی سیاست‌های کلی نظام در زمینه خصوصی‌سازی (اصل 44)، سلامت، جمعیت، علم و فناوری و... (ابلاغ شده از سوی مقام معظم رهبری) باشد.

نکته مهم دیگر در این زمینه کارویژه‌های کوتاه‌مدت مربوط به خروج اقتصاد کشور از رکود تورمی، بهبود وضعیت اشتغال و کسب و کار و از آن مهم‌تر رسیدگی به وضعیت معیشتی مردم است که در ماه‌های اخیر شاهد نابسامانی‌های ملموسی بویژه برای اقشار آسیب‌پذیر بوده است.

در زمینه اهداف کوتاه‌مدت، برنامه‌های بودجه‌بندی سالانه و تخصیص منابع مالی به بخش‌های مختلف که نخستین آن سال آینده در چارچوب برنامه ششم تدوین و اجرایی خواهد شد، دیباچه‌ای از اجرای این برنامه را خواهد گشود.

نکته بسیار مهم در فرآیند تدوین برنامه ششم توسعه و نیز بودجه سال 1395، نقش کلیدی سیاست‌های اقتصاد مقاومتی است؛ مساله‌ای که رهبر انقلاب بارها از جمله چندی پیش در دیدار ششم خردادماه با نمایندگان مجلس شورای اسلامی بر آن تاکید کردند و خواستار اهتمام مسؤولان در این زمینه شدند.

از دید صاحبنظران یکی از دلایل تاکید مقام معظم رهبری بر تمرکز روی سیاست‌های اقتصاد مقاومتی به ویژگی‌های این متن 24بندی بازمی‌گردد؛ متنی که در چارچوب اصل 110 قانون اساسی از سوی رهبر انقلاب در واپسین روزهای بهمن ماه 1392 به رؤسای قوای سه‌گانه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ شد.

مهم‌ترین ویژگی سیاست‌های ابلاغی اقتصاد مقاومتی همچنان که در مقدمه آن آمده هم‌پیوندی و تکمیل سیاست‌های گذشته بویژه سیاست‌های کلی اصل ۴۴ قانون اساسی است. به عبارت دیگر آگاهان، اقتصاد مقاومتی را حلقه پیوند اسناد بالا‌دستی و مسیر برون‌رفت از نابسامانی‌های اقتصادی کنونی می‌دانند که به دلیل جامعیت و در عین حال کاربردی بودن باید سنگ زیرین آسیاب برنامه ششم توسعه قرار گیرد.

به عنوان مثال فعال‌‌سازی همه امکانات و منابع مالی و سرمایه‌های انسانی و علمی و نیز پیشتازی اقتصاد دانش‌بنیان،

پیاده‌‌سازی و اجرای نقشه جامع علمی کشور و ساماندهی نظام ملی نوآوری که در بندهای نخست و دوم عنوان شده بیانگر محتوای سیاست‌های کلی علم و فناوری است که در چارچوب اقتصاد مقاومتی بر آن تاکید شده است.

به باور برخی صاحبنظران، سیاست‌های اقتصاد مقاومتی را می‌توان از منظری با قانون اساسی جمهوری اسلامی مقایسه کرد که آن منظر، بنیادین و در عین حال اجرایی و عملیاتی بودن است.

در توضیح این انگاره باید گفت در سیاست‌های اقتصاد مقاومتی از یک سو بر ضرورت‌های سیاستگذاری بر مبنای آمایش سرزمین، اصلاح نظام مالی کشور و نیز نظام درآمدی دولت تاکید شده و از سوی دیگر افزایش پوشش استاندارد برای همه محصولات داخلی مورد توجه قرار گرفته است. نکته دیگر در این زمینه تناسب برنامه‌ها و راهکارهای اقتصاد مقاومتی با شرایط کنونی کشور است؛ در وضعیتی که به گفته رهبر انقلاب در دیدار با نمایندگان مردم، تحریم‌های چند سال گذشته تنگناهایی را برای کشور به وجود آورده و بر کمبود منابع تاثیرگذار بوده اما در این شرایط باید به دنبال راه علاج بود. ایشان بخشی از این راه علاج را در اصلاح الگوی مصرف و صرفه‌جویی، تخصیص و مدیریت بهینه منابع داخلی و انضباط مالی برشمردند که مولفه‌های مهمی در اقتصاد مقاومتی به حساب می‌آید. با توجه به آنچه گفته شد پی افکندن برنامه ششم توسعه بر مبنای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی ضرورتی انکارناپذیر دارد که باید مورد توجه مسؤولان اجرایی، قانونگذار و نیز نظارتی از هر طیف و گروه سیاسی قرار گیرد. در این رابطه آسیبی که رخ می‌نماید نگاه سیاسی به مساله تدوین برنامه توسعه کشور و از آن مهم‌تر پیاده‌سازی برنامه یاد‌شده است.

در حالی که تایید رهبری در زمینه سیاست‌های کلی برنامه ششم توسعه و نیز لزوم تصویب لایحه این برنامه در مجلس شورای اسلامی مسیر تدوین اصولی را هموار می‌سازد، مساله اجرایی‌سازی می‌تواند نگرانی برانگیز باشد. به عنوان مثال در شرایطی که در بند سیزدهم سیاست‌های اقتصاد مقاومتی، الگوهای صادرات انرژی کشور عنوان شده، تصمیم‌هایی چون کم‌توجهی به افزایش تولید فرآورده‌های نفتی، اهمیت ندادن به دوری از خام‌فروشی، چشم‌پوشی از ظرفیت شریکان و مشتریان مرتبط با پروژه‌های کلانی نظیر خط لوله صلح و... دغدغه‌هایی را در زمینه حرکت بر مشی اقتصاد مقاومتی به وجود آورده است.

در چارچوب کلان‌تر، قرار دادن مساله تحریم‌ها در کانون توجه و تمرکز سیاستگذاری دولتی‌ها و چشم‌پوشی از داشته‌ها و سرمایه‌های داخلی شدت و عمق دغدغه‌های یاد‌شده را افزایش می‌دهد.

با توجه به واقعیت‌های اشاره‌شده، تحقق عملی سیاست‌های اقتصاد مقاومتی در تدوین و اجرایی‌سازی برنامه توسعه و نیز بودجه‌بندی کشور مساله‌ای ضروری است که باید در دستورکار مسؤولان قرار گیرد.

****************************************************

روزنامه جام جم *******

این روزهای بورس و بایدهای رفتار سهامداران /کیوان شیخی

بازار سرمایه به عنوان یک نهاد مالی خودانتظام که منعکس‌کننده وضعیت اقتصاد ملی است، توانسته است با توجه به تنوع محصولات و وجود صنایع گوناگون مانند یک سوپرمارکت مالی خاصیت جذب نقدینگی طیف وسیعی از دیدگاه‌های مختلف اقتصادی را داشته باشد.

اما این روزها بازار سرمایه نه‌تنها در حیطه جذب نقدینگی سرگردان نمره قابل‌قبولی گرفته است بلکه به صورت هوشمند، نقدینگی‌های پارک شده در دیگر بازارهای مالی را به سمت خود هدایت کرده است که در بلندمدت باعث توجه ویژه مردم به سرمایه‌گذاری در بورس و انجام فرآیند تامین مالی ارزان‌قیمت توسط شرکت‌های تولیدی خواهد شد.

 

با این حال ناگفته پیداست که بازار سرمایه این روزها تحت‌تاثیر رفتارهای هیجانی قرار گرفته و سرمایه‌گذاران را دچار ابهام در تصمیم‌گیری کرده است و این ابهام فقط مختص بازار سرمایه ایران نیست، بلکه بازارهای بزرگ دنیا و قیمت جهانی محصولاتی چون نفت و فلزات اساسی دچار حرکت سینوسی شده که عمده آن به‌دلیل تاثیرگذاری اقتصاد ایران در حوزه جهانی است.

 

اما این روزها رفتار سهامداران بورس با توجه به دیدگاه و نوع روان‌شناسی فردی به سه دسته طبقه‌بندی می‌شود: در دسته اول افراد ریسک‌گریز قرار دارند که به عرضه سهام تحت تملک خود اقدام می‌کنند.

 

دسته دوم افراد ریسک‌پذیر هستند که سعی در جذب سهام گروه اول دارند و گروه سومی هم هستند که به دید بلندمدت به سرمایه‌گذاری خود نگاه می‌کنند و فارغ از جو ایجاد شده به شرکت تحت تملک خود نگاه کرده و سعی بر سهامداری بلندمدت و ایجاد ارزش افزوده دارند.

 

با توجه به خصوصیات شخصیتی افراد مختلف سرمایه‌گذار و برداشت گوناگون افراد از شرایط سیاسی و اقتصادی این روزها‌، شاهد تعادل نسبی منطقی در عرضه و تقاضای سهام پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار هستیم. اما مهم‌ترین فاکتور تاثیرگذار، بحث داغ مذاکرات هسته‌ای، احتمال حصول توافق و خوشبینی‌های شکل گرفته درحول این مذاکرات تاریخی است که باعث شکل‌گیری رفتارهای ریسک‌پذیرانه‌تری نسبت به ماه‌های قبل شده است که این متغیرها دوباره رفتار سهامداران را تحت تاثیر قرار داده و سهامداران به امید توافق هسته‌ای و کسب بازدهی به‌مراتب بیشتر از بازارهای موازی بورس اوراق بهادار، اقدام به سرمایه‌گذاری کرده‌اند.

 لذا رفتار منطقی آنها با توجه به این‌که نسبت قیمت به سهم (P/E) بازار سرمایه کشور ما بسیار پایین‌تر از کشورهای همسایه و حوزه خلیج فارس است، قابل دفاع است و در هر صورت کسب بازده بیشتر از عرف اقتصاد ملی در هر کشوری نصیب کسانی می‌شود که درصد ریسک‌پذیری آنها بیشتر باشد.

******************************************************

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات