تدنورهاوس و مایکل شلنبرگر*
مترجم: محمد خسروانی
تونی بلر، نخستوزیر انگلیس، در گردهمایی اقتصادی جهانی در ماه ژانویه اعلام کرد که یکی از اولویتهای مهم وی در مقام رییس گروه هشت کشور صنعتی متحد ساختن این 8 کشور برای فعالیت در زمینه افزایش دمای زمین خواهد بود. آن چیزی که در این اعلام موضع ناگفته بود، ولی برای همگان واضح و آشکار بود، قصد تونی بلر در هدف قرار دادن بوش بود که در سال 2001 به پیمان کیوتو که قصد کنترل پخش و انتشار گازهای گلخانهای را دارد پشت کرد.
هنگامی که رهبران جهان در ژوئیه گذشته گردهم آمدند، انتظار زیادی در مورد اینکه گروه 8 به چه نوع توافقی دست مییابند وجود داشت. در پایان این نشست سران، روشن بود که امیدهای بلر بر باد داده شده است.
سپس، در ماه اوت، کاخ سفید گزینه پیشنهادی خود را به جای پیمان تعدیل گازهای گلخانهای کیوتو اعلام کرد: مشارکت آسیا- اقیانوس آرام برای توسعه و آب و هوای پاک. یک مقام دانینگ استریت این توافق را که از سوی ایالات متحده، چین، هند، ژاپن، کره جنوبی و استرالیا به طور مخفیانه مورد مذاکره قرار گرفته بود به مثابه سیلی و توهینی که برای متزلزل کردن پیمان کیوتو طراحی شده است توصیف کرد.
آینده اقتصاد جهانی
ولی بلر به جای نزاع علنی با بوش، لحن خود را عوض کرد. وی در اواخر سپتامبر- در یک تغییر لفظ 180 درجهای در کمتر از 60 روز- گفت: امیدوار است ملتهای جهان در آینده درباره معاهدات بینالمللی وارد مذاکره نشوند. برای طرفداران محیط زیست و دیگران، این رویداد دلیل و نشانهای بر ضعف و ناتوانی بلر و انزواگرایی بوش بود. با وجود حمایت از بوش در حمله به عراق بلر یکبار دیگر تلاشهایش را در جهت کلک زدن به دولت بوش اعمال کرد. بوش، به سهم خودش، یکبار دیگر بیاعتنایی بیشرمانهای به اقدام چند جانبه، جامعه بینالمللی و آینده سیاره ما را به وضوح نشان داد.
بنبست موجود درباره پرداختن به افزایش دمای زمین، تا حدودی ناکامی محیط زیست گرایی و سیاست اعمال محدودیت را نشان میدهد. نیازی نیست که افزایش دمای زمین یک موضوع جزمی و تعصبآمیز و زیست محیطی باشد. افزایش دمای زمین ازسوی طرفداران محیط زیست که این امر را از آغاز به اندازه بحران قریبالوقوع جهانی که نیاز به مطرح شدن با هر ابزار لازم داشت درک نمیکردند بلکه به عنوان یک استدلال نوین در جهت محدودسازی فعالیتهایی (مثلا راندن خودروها و سوزاندن سوختهای فسیلی) که آنان پیش از این خواستار محدود کردن آنها بودند، میدیدند تبدیل به امر جزمی شده بود. به مفهوم دقیق کلمه، راهحل افزایش دمای زمین، از همان آغاز، به صورت محدودیتها و قید و بندهایی تصور میشد- رویکردی که در دل پیمان کیوتو و عملا در هر کوشش دیگری برای مطرح کردن افزایش دمای زمین قرار دارد.
روش متفاوت دیگری برای اندیشیدن و اقدام کردن درباره افزایش دمای زمین وجود دارد. بنا به عقیده عموم، پرداختن صادقانه به بحران زیست محیطی نیازمند یک دگرگونی چشمگیر در اقتصاد انرژی جهان است. در این دگرگونی و تغییر، احتمال رشد کلان اقتصادی و پتانسیل بهبود معیارها و استانداردهای زندگی در سراسر جهان وجود دارد.
اقتصاددانان چندین دهه است که دریافتهاند که سرمایهگذاری در منابع نوین و ابتکاری انرژی، از انرژی خورشیدی تا زیست توده و بیو دیزل گرفته تا بادی، به علاوه سرمایهگذاری در بازدهی انرژی، تاثیر فزایندهای بر اقتصاد دارد.
هیچ کس بهتر از تونی بلر نباید این امر را درک کند. با وجود این، وینستون چرچیل که بت بلر به شمار میآید نخستین فردی بود که پس از جنگ دوم جهانی پیشنهاد کرد که انگلیس و اروپا در یک کارخانه تولید انرژی مشترک سرمایهگذاری کنند تا آسیبها و زخمهای ناشی از جنگ را التیام بخشند و قاره اروپا را متحد و یکپارچه سازند. چهار سال بعد، جامعه زغال سنگ و فولاد اروپا- پیشگام و پیش درآمد اتحادیه اروپایی- پا به عرصه جهان نهاد.
منتقدان طرفدار محیط زیست بلر درست میگویند که مشارکت آسیا- اقیانوس آرام برای توسعه و آب و هوای پاک از روی بدبینی و خودخواهی تصور شده بود که پیمان کیوتو و بلر را متزلزل و تضعیف کند ولی اصرار و پافشاری فاقد آینده نگری آنان مبنی بر این که پیمان کیوتو- و ویژگیهای محدودیت آفرین آن- باید در دل مناظرات و مباحثات جای گیرد دارای نتیجه معکوس بوده است.
بلوف بوش فرصتی برای یک راه سوم راستین درباره افزایش دمای زمین است نخستوزیر باید کارت بلوف بوش را بالا ببرد- و درخواست سهم بیشتری کند. به هنگام دیدار رهبران جهان در مونترال جهت بحث درباره پیمان کیوتو، بلر باید "مشارکت آسیا- اقیانوس آرام جهت توسعه پاک" را میپذیرفت و پیشنهاد میکرد ایالات متحده و 8 کشور دیگر تا مبلغ 30 میلیارد دلار در هر سال سرمایه گذاری کنند و یک "صندوق فرصت برای توسعه پاک" پدید آورند. بلر برای تاکید کردن بر نقش اصلی که توسعه اقتصادی باید در مکانهایی همانند چین ایفا کند باید از رهبران جهان درخواست میکرد درباره ایجاد صندوق در پکن مذاکره میکردند. بلر بایستی همچنین درباره این صندوق در ایالات متحده، هر جا که مناسب بود، رک و بیپروا حرف خود را میزد. مردم به گونه فزایندهای به خاطر قیمتهای بالای گاز، سود رکورد شکن و بیسابقه 100 میلیارد دلاری در صنعت نفت و افول صنعت خودرو سازی ایالات متحده خشمگین هستند. بیگمان، پیمان کیوتو یک چارچوب مهم برای کاستن تدریجی انتشار گازهای گلخانهای باقی خواهد گذاشت، ولی اگر ما قصد فراهم آوردن دلیلی برای کشورهای دیگر جهت توجه کردن و سرمایهگذاری در اقتصاد انرژی نوین را داریم، باید سیاست دیرینه محدویتها را به نفع سیاست نوین احتمال کنار بگذاریم.