تاریخ انتشار : ۱۷ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۲:۰۹  ، 
کد خبر : ۲۴۲۲۹۱

انتقام کوزوو

احسان ابطحی مقدمه: درست شب روزی که قرار بود مردم جهان مراسم افتتاحیه بیست و نهمین دوره المپیک را در پکن شاهد باشند، حمله گرجستان به منطقه جدایی‌طلب اوستیا، با واکنش شدید روسیه مواجه شد که منافع حیاتی‌اش را در حمایت از گروه‌های جدایی‌طلب در کشورهایی که دولت غرب‌گرا دارند جستجو می‌کرد. واکنش روسیه چنان سنگین بود که شاید اگر سران تفلیس انتظار آن را داشتند هرگز دست به این اقدام نمی‌زدند. دکتر الهه کولایی، استاد علوم سیاسی و روابط بین‌الملل می‌گوید که اگرچه جنگ سرد به پایان رسیده اما نگرش‌های این جنگ هم‌چنان وجود دارد و روسیه و آمریکا همچنان در تقابل هستند. این متخصص امور روسیه تاکید می‌کند که روشی که مسکو به کار می‌برد درست همان روشی است که در سال‌های 92 و 93 علیه نپیوستن ادوارد شورادنادزه، رییس‌جمهور سابق گرجستان به کشورهای مستقل مشترک‌المنافع به کار برده شد. از نظر کولایی که نماینده مجلس ششم و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی این مجلس بود، بحث دخالت روسیه در منطقه اوستیا درست زمانی شدت گرفت که موضوع استقلال کوزوو از صربستان مطرح شد. متن گفت‌وگو با دکتر کولایی در زیر می‌آید:

* خانم دکتر کولایی! اساسا علت درگیری‌های اخیر در گرجستان چه بود و اگر تفلیس احتمال چنین واکنشی را از سوی مسکو می‌داد آیا باز هم دست به این اقدام می‌زد؟
** تحولات اخیر گرجستان یا به عبارتی منطقه قفقاز ریشه در تحولاتی دارد که در سال‌های پس از استقلال این کشورها رخ داده است.
ورود نیروهای گرجی در واقع به بخشی از قلمرو رسمی این کشور انجام شده است. گرجستان در واقع تعرض و یا تجاوزی به قلمروی کشورهای دیگر نداشته است. اوستیای جنوبی بخشی از خاک گرجستان است. همانطور که منطقه آبخازیا بخشی از خاک گرجستان است. این دو منطقه خودمختار در دل گرجستان بخشی از قلمرو گرجستان است اما مساله‌ای که وجود دارد این است که از دوران تاسیس اتحاد شوروی و از زمانی که استالین سیستم فدرال را در این کشور بنیان نهاد، طراحی به شکلی بوده است که همواره در داخل جمهوری‌ها قومی وجود داشته است که خواهان الحاق به جمهوری همسایه هستند. این یک قاعده است.
آبخازها و اوست‌ها در دل گرجستان قرار می‌گیرند. اوست‌ها از اقوام ایرانی هستند و علی‌القاعده ما هم باید نسبت به آنان حساس باشیم. اقوام اینها در داخل فدراسیون روسیه در قلمروی اوستیای شمالی زندگی می‌کنند. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و بحث‌هایی که در دوران گورباچف تحت عنوان "گلاسنوست" مطرح و خواسته‌ها و مطالبات قومی که مطرح شد، بحث الحاق این اقوام و تشکیل جمهوری‌های مستقل هم مطرح شد. از جمله اوستیای شمالی که در دل فدراسیون روسیه است و اوستیای جنوبی که در دل گرجستان قرار گرفته است.
در واقع تحولات اخیر زخم عمیق طولانی مدتی است که در دل روسیه تزاری شکل می‌گیرد، در دوران اتحاد جماهیر شوروی باقی می‌ماند و پس از فروپاشی سر باز می‌کند. و نکته مهمتر اینکه این سیستم دولت‌های قومی که در دوران اتحاد شوروی شکل گرفته، تبدیل شده است به یک ابزار برای مسکو که در صورت لزوم دولت‌های متمرد را تحت فشار قرار دهد. این روش، درست همان روشی است که دولت مسکو در سال‌های 92 و 93 در مورد آبخازیا به کار برد.
* برای مهار غرب‌گرایی شواردنادزه؛ رییس‌جمهور سابق گرجستان؟
** دقیقا. این سیاست یعنی اعمال فشار بر تفلیس برای مهار کردن غرب‌گرایی شواردنادزه اکنون در مورد شخص ساکاشویلی اعمال می‌شود.
* پرسش این جاست که چرا سربازان روسی در داخل خاک اوستیا، که بخشی از خاک گرجستان به شمار می‌رود حضور داشتند؟
** پس از فروپاشی شوروی یا به عبارت بهتر "از هم گسیختگی ناشی از فروپاشی یک نظم در داخل مسکو"، برخی بر این باور بودند، آخرین امپراتوری بر روی کره خاکی هم فرو خواهد پاشید. مانند امپراتوری‌ها اروپایی از جمله فرانسه و بریتانیا و بلژیک و... که پس از جنگ جهانی دوم فروپاشیدند و مستعمراتشان مستقل شدند. خیلی‌ها فکر می‌کردند که با فروپاشی اتحاد شوروی جمهوری‌های پیرامون روسیه هم مستقل خواهد شد، از جمله گرجستان. و به دلیل شرایطی که در اتحاد جماهیر شوروی در مورد نقش برتر روس‌ها وجود داشت،‌ موج ملی‌گرایی با شدت و ضعف متفاوت علیه روس‌های صاحب اقتدار در همه جمهوری‌ها شکل گرفت، از جمله در گرجستان.
در همه جمهوری‌ها شعارهایی ملی‌گرایانه مطرح می‌شود. مانند "گرجستان برای گرجی‌ها". یعنی اولویت استفاده از منافع و منابع برای گرجی‌هاست. طبیعی است که این موضوع برای اقوام دیگر به ویژه روس‌ها ایجاد نگرانی می‌کند. 25 میلیون نفر روس در جمهوری‌های استقلال‌یافته زندگی می‌کنند. نسبت‌های آنها البته متفاوت است، بیشترین تعدادشان در اوکراین و بیشترین درصدشان در قزاقستان است.
نکته بسیار مهم این است که در برابر این ملی‌گرایی وضع قوم روس چه می‌شود؟ خود این مساله اکنون تبدیل شده است به انگیزه‌ای بسیار قوی در مسکو برای دفاع از روس‌ها. چون براساس تعریف دولت روسی، دولت روسیه، موظف به دفاع از حقوق روس‌ها در سراسر جهان و به ویژه قلمروی امپراتوری تاریخی روسیه است. این موضوع حساسیت مسکو را در مورد وضعیت روس‌ها در جمهوری‌های سابق اتحاد شوروی شدت می‌بخشد. این جمهوری‌ها در حوزه منافع حیاتی روسیه تعریف شده‌اند که به آنان "خارج نزدیک" گفته می‌شود. عبارتی که در برابر "خارج دور" به کار برده می‌شود. روسیه در خارج نزدیک منافع حیاتی دارد. و در این میان آنچه اهمیت دارد، نقش آمریکاست.
اتفاقاتی که اکنون رخ می‌دهد براساس حقوق بین‌الملل، حمله روسیه به خاک گرجستان است. اما این دقیقا همان اتفاقی است که در مورد کوزوو رخ داد. من به یاد دارم که روس‌ها هنگام اعلام استقلال کوزوو در مورد به ‌کارگیری اهرم‌های تلافی‌جویانه در حوزه قفقاز به ویژه منطقه اوستیا و آبخازیا هشدار دادند.
درست زمانی که بحث کوزوو به نتیجه رسید و استقلال کوزوو در جریان بود، روس‌ها این بحث را مطرح کردند که اگر کوزوو می‌تواند از صربستان جدا شود پس آبخازیا و اوستیا هم می‌توانند مستقل شوند و در این منطقه، جدایی جمهوری‌های جدایی‌طلب از حکومت‌های وابسته یا متمایل به آمریکا هم می‌تواند مطرح شود.
بنابراین ماهیت مساله رقابت میان ایالات متحده و روسیه است. درست است که جنگ سرد از بین رفته و اتحاد شوروی فروپاشیده اما نگرش‌های جنگ سردی باقی است. به این دلیل که جغرافیای روسیه، این سیاست را به او دیکته می‌کند. در دوره‌ای سیاستمداران غرب‌گرای روسیه تلاش کردند این سیاست‌ها و الزامات ژئوپلیتیک را نادیده بگیرند ولی روند حوادث در 15، 16 سال اخیر آنان را مجبور کرد که واقعیت‌های ژئوپلیتیک را بپذیرند. روسیه منافع خاص خودش را دارد. مساله کنونی قفقاز درست مانند مساله‌ای است که در باکو ـ جیحان رخ داد.
برای روس‌ها بسیار مهم است که انحصار انتقال انرژی در اختیارشان باشد، اما آمریکایی‌ها دو میلیارد دلار هزینه پرداختند تا خط لوله نفت باکو ـ جیحان ساخته شود. منطق اقتصادی هم نداشت و تنها اهداف سیاسی را دنبال می‌کرد تا نفوذ روسیه کاسته شود. بنابراین ما شاهد یک تقابل دوباره بین آمریکا و روسیه، ابتدا در جمهوری‌های سابق اتحاد شوروی، در آسیای مرکزی، در قفقاز و در حوزه خزر و طبیعتا در بخش‌های اروپایی مانند اوکراین و حوزه دریای سیاه هستیم. این تقابل روز به روز شدت و گسترش پیدا کرده و طبعا روس‌ها به طور مرتب بر روی این سیاست تاکید کرده‌اند که ما اهرم‌های زیادی داریم که باید از آن استفاده کنیم. این سیاست، سیاست یوگنی پریماکف، نخست‌وزیر پیشین روسیه در دهه 90 بود. این بحث‌ها، بحث‌های دوره یلتسین بود و مختص به دوره پوتین نیست.
* اما در آن زمان این سیاست‌ها را دنبال نمی‌کردند. یعنی روس‌ها معتقد بودند جنگ سرد تمام شده و خیلی به این سیاست‌ها اهمیت نمی‌دادند؟
** در واقع توانش را هم نداشتند. الان روسیه ابرقدرت انرژی است. به مدد درآمد نفت و نقشی که در تامین انرژی اروپا دارد، اکنون روسیه جایگاهی را پیدا کرده است که راسخ و استوار به دنبال تامین اهدافش است. به طور مشخص پس از انقلاب‌های رنگی در گرجستان، اوکراین و قرقیزستان تقابل و رویارویی میان روسیه و آمریکا تشدید شده است.
* به نظر می‌رسد آمریکا خیلی پیشروی کرده و تا مرزهای روسیه جلو آمده. حمایت از استقلال کوزوو، امضای استقرار سپر دفاع موشکی در جمهوری چک، انقلاب‌های رنگی همه نشان می‌دهند که آمریکا به شدت در حال پیشروی است و روسیه بیش از گذشته تحت محاصره قرار گرفته است. به نظر شما روسیه تا چه زمانی می‌تواند مقاومت کند؟
** همینطور است. آمریکایی‌ها خطر قرمزها را نمی‌پذیرند. اما برتری‌ای که روسیه دارد، همجواری جغرافیایی با جمهوری‌های تازه استقلال‌یافته است. خیلی‌ها فکر می‌کردند که با فروپاشی اتحاد شوروی، روسیه نقش و نفوذش را در جمهوری‌ها از دست داده و یا در حال از دست دادن است. ولی حوادثی که در این مدت رخ داد نشان می‌دهند که روسیه همسایه این کشورهاست و ابزارهایی برای اثرگذاری بر جریانات داخلی و مهار غرب‌گرایی این کشورها در اختیار دارد. به طور مشخص اگر به تحولات گرجستان دقت کنیم متوجه می‌شویم که ادوارد شواردنادزه، رییس‌جمهور سابق این کشور به دلیل همین توهم استقلال از روسیه، تلاش کرد روابط را با آمریکا و اروپا گسترش دهد و حاضر نشد به مجموعه کشورهای مستقل مشترک‌المنافع بپیوندند.
کاری که روس‌ها در مقابل انجام دادند، تقویت و تشدید قوای آبخازها بود. یعنی فشار ملی‌گرایی و جدایی‌طلبی را آنقدر بر تفلیس افزایش دادند تا شواردنادزه دست‌ها را بالا گرفت و حاضر شد با کسب کمک از مسکو برای مهار آبخازها که بر استقرار نیروهای روسی حافظ صلح در آبخازیا تمرکز دارد عضویت کشورهای مستقل مشترک‌المنافع درآید. در حقیقت روسیه موفق شد با افزایش فشار بر تفلیس گرایش غربگرایی را مهار و شواردنادزه را مجبور به تسلیم کند. جالب اینکه نیروهای حافظ صلح در منطقه اوستیا روس هستند و با معیارهای نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد همخوانی ندارند و مشخص است که منافع روسیه را تامین می‌کنند.
بنابراین ما یک تقابل بسیار بسیار نابرابر را در ماجرای اوستیا شاهد هستیم. یعنی حمایت روسیه از نیروهای جدایی‌طلب برای افزایش فشار بر تفلیس و مهار آن. هر چند دولت میخاییل ساکاشویلی، رییس‌جمهور گرجستان با توجه به تجربه‌های گذشته در عمل نشان داده بود که خیلی قصد تندروی و تقابل ندارد ولی با توجه به نقش آمریکا و اهداف این کشور در گرجستان، تقاضای تفلیس برای الحاق به ناتو، باز کردن پای آن به قلمروی سابق اتحاد شوروی، که خط قرمز مسکوست چنین واکنشی را از سوی کرملین شاهد بودیم. در همه بحث‌های میان روسیه و آمریکا در مورد گسترش ناتو این بود که این سازمان تا مرزهای سابق شوروی پیش‌روی کند و نه آنکه وارد عرصه شوروی سابق شود. این خط قرمز روس‌ها بوده است. بارها هم این را اعلام کرده است.
شاید زمانی به دلیل غرب‌گرایی روس‌ها خوش‌بین بودند که منافع و تهدیدهایشان با آمریکا مشترک است و می‌توانند اقدامات مشترک با آمریکایی‌ها را سازماندهی کنند. ولی بحث‌هایی مانند سپر دفاعی موشکی، مساله قفقاز در مورد استقرار نیروهای غیرهسته‌ای یا نیروهای متعارف، مسایل دیگر در آسیای مرکزی، در حوزه خزر و قضیه باکو ـ جیحان و... همه به روس‌ها نشان داد که خوش‌بینی‌شان مصداقی ندارد. در چنین روندی روس‌ها تلاش کردند که ابزار بسازند و آن خوش‌بینی افراطی سابقشان نسبت به آمریکا، جای خود را به واقع‌گرایی پراگماتیستی داده است که از دوران پوتین شدت پیدا کرد.
* اگر گرجستان پیش‌بینی چنین واکنش سنگینی را از سوی روسیه داشت باز هم دست به این اقدام می‌زد؟
** به نظرم گرجی‌ها باید بیش از این‌ها هشیار می‌بودند. آن‌ها رفتار روس‌ها در مورد چچن که بخشی از خاک روسیه است را تجربه کرده بودند. اگر رهبران تفلیس به رفتار نظامی روسیه در چچن علیه مردم فدراسیون توجه می‌کردند، راحت‌تر می‌توانستند در مورد واکنش مسکو پیش‌بینی داشته باشند.
* گرجستان چقدر با پشتیبانی آمریکا وارد این مناقشه شد؟
** گزارش‌هایی در مورد انتقال سلاح از اوکراین به گرجستان وجود داشت. ولی این ساده‌اندیشی است که شما تصور کنید با تجهیز ارتش و نیروهای نظامی گرجستان این کشور می‌تواند مسائلش را با مسکو حل کند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات