تاریخ انتشار : ۱۰ دی ۱۳۹۱ - ۱۳:۲۰  ، 
کد خبر : ۲۴۷۰۸۱

شناختن و شناساندن همسایه


ایران و ترکیه فراتر از همسایگی دارای وجوه مشترک و بده‌بستان‌های تاریخی، فرهنگی و ادبی هستند. با این همه، در میان کشورهای جهان هیچ همسایگانی را نمی‌توان یافت که مناسبات‌شان را بر پایه «تصورات» بنا کنند. در جغرافیایی که حافظۀ تاریخی مردم آن با مفاهیم انتزاعی نظیر «احساس غرور و شرم» و «شایستگی اجدادی» و «یا شرمساری اجدادی» مملو گشته، نباید تعجب کرد که مفهوم «دیگری» به عنوان عنصر تکمیل‌کنندۀ این حافظه عمل نماید. بدین ترتیب در ذهن یک ترک، با معلومات متوسط تاریخی، واژۀ ایران بلافاصله تداعی‌کننده واژه توران است، امام درک و دریافت حاصل از این تداعی و یا حتی رقابت، چندان که به نظر می‌رسد ساده نیست.
اگر حافظۀ تاریخی را کنار بگذاریم برای هر ترک واژه ایران احساس احترام و نگرانی را برمی‌انگیزد، اما بیش از هر چیزی این واژه تداعی‌کننده نوعی «معما» است. این معماگونگی و پردۀ اسرار پیرامون آن به قدری عمیق است که شمار کسانی که تصور می‌کنند زبان گفتگو در ایران نه فارسی بلکه عربی است و یا حتی کسانی که نمی‌دانند ایران همسایۀ ترکیه است، چندان هم کم نیست. ممکن است گفته شود که این کاستی که تحت تأثیر فرهنگ عمومی رایج در عصر ما شکل گرفته، چندان هم پدیدۀ نادری نیست. لیکن این جنبه از موضوع نیز چندان که تصور می‌شود سهل و ساده نیست.
چرا که در ترکیه کم نیست شمار افرادی که با آگاهی از موقعیت ایران به عنوان تنها کشور مسلمان که علیرغم همسایگی و گاه سهولت دسترسی، تحت سلطۀ عثمانی درنیامد، معتقدند که ترکیه باید، به جای صرف وقت برای ورود به اتحادیۀ اروپا به کشور «قدرتمندی» نظیر ایران نزدیک شود. پس پیش از هر چیز باید به این دو پرسش جواب داد: اولاً ایران از منظر ترکیه به عنوان همسایه‌اش چگونه دیده می‌شود؟ ثانیاً، در حال حاضر که تقویم در ترکیه سال 2011 و در ایران 1390 را نشان می‌دهد چرا این موضوع مهم است؟
ابتدا به پرسش نخست میپردازیم. پاسخ به این پرسش نه تنها از جهت برداشت از مفهوم ایران و احتمالاً تحول آن مفهوم و در صورت تحول، سیر آن، بلکه از جهت نشان دادن سیر تحول مفهوم «ترک» و «ترکیه» نیز مهم است. بی‌تردید مفهوم ایران از ابتدای قرن بیستم که نویسندگان ترک از هم‌نژادان‌شان در این کشور و احوال پر ملال آنها دم می‌زدند تا به امروز که آن را یک «بازیگر» درخور اعتنا در صحنۀ سیاست بین‌المللی می‌بینند، پیچیدگی‌ها و فراز و نشیب‌های فراوان را از سر گذرانده است. و یا اینکه ایران برخلاف تصور نه کشور ملاها، زنان چادری و حاکمیت یک دست، بلکه چنان که رویدادهای اخیر نشان داد صحنۀ حضور جریان‌ها و طیف‌های سیاسی گوناگون است. پاسخ به پرسش نخست ناگزیر به ترجیح پاسخ‌دهنده بستگی خواهد داشت. زیرا برای بررسی نوع نگاه به ایران در ترکیه می‌توان به «ابزارها» و مواد گوناگون متوسل شد.
در این مقاله برای رسیدن به پاسخ و بررسی موضوع، کتاب‌های چاپ شده دربارۀ ایران از 1900 تاکنون، به ویژه پس از اعلان جمهوری در ترکیه را ابزار کار خود قرار دادیم. به منظور تسهیل درک خواننده و هم ضرورت کار، به جای یک واحد زمانی تقریباً صد ساله، مناسب دیدیم این زمان را به دوره‌های مشخص تقسیم کنیم. این دوره‌ها عبارتند از ابتدای قرن بیستم تا انقلاب 1979 [1357]، از 1979 تا سال 2000 و از 2000 تا به امروز. پیشاپیش لازم به ذکر است که در این مقاله مدعی ارائه یک کتابشناسی کامل و یا ترسیم همه جانبۀ برداشت مطبوعات ترکیه از مفهوم ایران، نیستم. بنابراین مقالۀ حاضر صرفاً کوششی مقدماتی است برای بررسی موضوع مورد بحث.
پیش از ورود به موضوع مورد بحث لازم است چند نکته را دربارۀ روش‌شناسی این پژوهش بگویم. در جریان پژوهش، یافتن فهرست چاپی کتاب‌هایی که در طول قرن بیستم درباره ایران به نگارش درآمده‌اند، ممکن نشد. به این سبب برای شناسایی چنین کتاب‌هایی به کتابخانه‌های مهمی چون، کتابخانه مجلس ملی ترکیه، کتابخانۀ ملی و چندین کتابخانۀ دیگر رجوع شد. پس از آگاهی و ارائه تحلیلی کوتاه از هر دوره و کتاب‌هایی که به نظرم مهم و برجسته بودند، کتاب‌ها را فهرست‌ کرده‌ام. اما در مورد سایر کتاب‌ها فقط به داده‌های کتاب‌شناسی اکتفا کرده‌ام. از بررسی محتوای کتاب‌های هر دوره چنین برمی‌آید که نویسندگان آنها بر موضوع واحدی متمرکز نیستند. به عنوان مثال «ترکان ایران» همچون دورۀ نخست در دورۀ سوم نیز موضوع بعضی از کتاب‌ها از تشکیل می‌دهد.
1979-1900: از هم‌نژادگرایی تا بی‌اعتنائی
نتیجه‌ای که از بررسی‌هایم گرفتم این بود که از ده سال پیش از برقراری نظام جمهوری در ترکیه (1923) تا 1979، دربارۀ ایران نوعی بی‌اعتنائی حاکم بود. در پارادایم سیاست خارجی ترکیه، خاورمیانه که ایران نیز جزیی از آن به شمار می‌آید مدت درازی به عنوان یک باتلاق تلقی می‌شد، لذا طی این مدت، پژوهش چندانی دربارۀ ایران صورت نگرفت. در سال‌های اولیه دورۀ مورد بحث در یکی از متون گفته شده است «باید اعتراف کنم به جای آن که تمام دنیا ایران را به واسطۀ ما بشناسد، ما اطلاعات‌مان را دربارۀ ایران از روزنامه‌های دشمن به دست می‌آوریم.»1 در پایان دوره نیز در کتابی چنین آمده است «ایران تحت حکومت شاهنشاه محمدرضاشاه پهلوی برای جهانیان بقچۀ بسته‌ای را می‌ماند که هیچ‌کس از درون آن خبر ندارد.
کسی نمی‌داند در این کشور چه می‌گذرد؟ از سوی دیگر در سر بالایی خیابان چغال آغلو2 در ویترین کتابفروشی‌ها کتاب‌هایی با موضوع «انقلاب کنگو» به چشم می‌خورد. در حالی که روشنفکر ترک درباره ایران هیچ نمی‌داند.»3 اما در ابتدا و انتهای این دوره می‌توان از افزایش علاقه و توجه به ایران سخن گفت. در سال‌های واپسین قرن بیستم، موضوع «ترکان ایران» مورد توجه ملی‌گرایان قرار گرفت و هر از چند گاهی در نوشته‌های پان‌ترکیست‌ها موضوع بحث واقع شد. در سال‌های آخر دهۀ 1970 نیز انقلاب و بحران‌های داخل مورد توجه و بحث بودند.
یکی از این کتاب‌ها برگزیده مجموعه مقالاتی است که روشنی‌بیگ در سال 1924 در روزنامۀ وطن تحت عنوان "چهره واقعی ایران» به نگارش درآورد. یکی از موضوع‌های اصلی کتاب روشنی‌بیگ «ترکان ایران» تشکیل می‌دهد. به عنوان مثال در این کتاب جملاتی از این دست برمی‌خوریم: «چهار میلیون ترک زیر یوغ اسارت دولت ایران دست و پا می‌زنند»؛ ترکان ایران همواره برادران ترکشان را که بارها آنها را از قتل‌عام توسط ارمنی‌ها و «ستم» فارس‌ها نجات داده‌اند، با سرور و شادی پذیرا شده‌اند.» نویسنده مقالات همچنین ادعا کرده است که ایرانی‌ها به رغم بی‌طرفی‌شان در جنگ جهانی اول و اشغال کشورشان توسط انگلیس و روسیه نه تنها در مقابل آنها مقاومت نکردند بلکه حتی در تسهیل کار آن دو قدرت کوشیدند، اما با ترکیه کینه‌ ورزیدند. مقالات روشنی‌بیگ بازتاب وسیعی یافت.
غنی‌زاده در همان سال نگارش مقالات از برلین با نوشتن مقالاتی تحت عنوان «پاسخ به روشنی‌بیگ» پاسخ داد.4 اما محمدامین رسول‌زاده که او هم ده سال پیش از روشنی‌بیگ به همین موضوع پرداخته در مقایسه با روشنی‌بیگ، از لحاظ روش و محتوا متعادل و ملایم با موضوع برخورد کرده است. رسول‌زاده که همزمان هم نویسنده و هم مرد سیاست نیز بود درباره ایران، تاریخ، فرهنگ و سیاست آن و به ویژه در مورد ترکان این کشور به خوانندگانش آگاهی می‌دهد. و به خوانندگانش هشدار می‌دهد که جمعیت ترک ایران برخلاف تصور غیر از آذربایجان در منطقه جنوبی و شمالی ایران نیز زندگی می‌کنند.
خسرو گرده (Hysrev Gerede) یکی از دیپلمات‌های برجسته که در فاصله سال‌های 1934- 1930 یعنی همزمان با سال‌های آغازین اعلام جمهوری در ترکیه و سلطنت رضاشاه، در ایران، مأموریت داشت، خاطراتش را در قالب کتابی به چاپ رساند، گرده در خاطرات خود به مسائلی چون مسافرت رسمی شاه به ترکیه در سال 1934 که خود یکی از سازمان‌دهندگان این سفر بود، پرداخته است. خسرو گرده که خود شاهد روند نوسازی در ترکیه بوده درباره اجرای روند مشابه در ایران به اظهارنظر پرداخته است. از این جهت مشاهدات او حائز اهمیت فراوان است.
حسین بایکارا نیز در کتاب خود برخلاف ادعای شاه که ایران را برای جهانیان کشوری با ثبات و مرفه جلوه دهد تلاش دارد نشان دهد که ایران دارای بحران‌های داخلی و شدید است. بایکارا از بی‌خبری نسبی ترک‌ها از رویدادهای داخل ایران شکوه می‌کند او همان کسی است که در مقدمه کتاب خود می‌نویسد: «حال آن که در سربالای خیابان چغال اغلو (محل تمرکز ناشران استانبول) کتاب‌های درباره انقلاب «انقلاب کنگو» به چشم می‌خورد» پایکار باز هم در جای دیگر در مقدمه کتابش می‌نویسد که به رغم نیاز کتاب‌های کسروی و امیرخیزی این کتاب‌ها را در ترکیه نشر نشده است و ناگزیر آنها را از طریق یک دوست (نام دوست را ذکر نمی‌کند) تأمین کرده است. بایکارا در این کتاب به بررسی تاریخ ایران از شورش باب و مقاومت تبریز تا قیام خیابانی و تجربه مصدق می‌پردازد.
برخی از کتاب‌های چاپ شده در دورۀ نخست به ترتیب زمان نشر:
فرید کام، فلسفه ایران باستان، آنکارا، انتشارات نخست‌وزیری، بی‌تاریخ.
محمد اشرف، ایران در آتش، استانبول، مطبعه ینی گازنه، 1908.
سلیمان نظیف، ناصرالدین شاه و بابی‌ها، استانبول، قناعت، 1923.
روشنی بیگ، چهره واقعی ایران، آنکارا: مطبعه ارکان حربیه، 1926.
حسین اطلسی5، معلومات مختصر از زراعت، صناعت، تجارت، اقتصاد، مالیه و نظام ممالک ایران، استانبول، آباژولی، 1936.
جمیل سنا انگون، بودا و کنفوسیوس، فلسفه مصر، فینقی، سومر آکد، ایران، هند و چین. استانبول، انتشارات تفیض، 1941.
صغان آذر، ترکان ایران، استانبول، مطبعه جمهوریت، 1942.
احمد آقااغلو، ایران از 1500 تا 1900، آنکارا، مطبعه نخست‌وزیری، 1943.
احمد اکرم، ایران امروز، استانبول، کتابخانه معلم احمد خلیل، 1943.
شمس‌الدین گون آلتای، تاریخ ایران. از دوره باستان تا حمله اسکندر، آنکارا: انتشارات بنیاد تاریخ ترک، 1948.
محمد باقی، ارتش دوست روز به روز قدرتمندتر می‌شود، استانبول، ؟194.
رضوان بیگ اغلو خسرو گرده، خاطرات سیاسی من؛ ایران 1934 – 1930، استانبول: انتشارات وقت، 1952.
بکیر کونوک اغلو، مناسبات سیاسی ایران و عثمانی؛ 1590 – 1578، استانبول، دانشکده ادبیات دانشگاه استانبول، 1962.
فرهاد آک یورک، دوستی ایران و ترکیه و تعادل سرمایه‌گذاری در آناتولی، آنکارا، انتشارات ینی دسن، 1966.
احد زرفروشان، اصلاحات ارضی در ایران، استانبول، بی‌نا، 1973. 6
حسین بایکارا، جنبش‌های انقلابی و آزادی‌بخش در ایران، استانبول، انتشارات امک، 1978.
فاروق سومر، نقش ترکان آناتولی در تشکیل دولت صفوی، آنکارا، بنیاد تاریخ فرهنگ سلجوق، 1979.
محمدامین رسول‌زاده، ترکان ایران، مقالات سبیلا
پینار، عرفان یلیدریم و صلاح‌الدین چاغین، استانبول: انتشارات تورک دنیا، 1993. 7
یعقوب نجف‌زاده، فردوسی و ملی‌گرایی ایرانی، استانبول، مطبعه سمیح لطفی، بی‌تاریخ.
محمدزاده، میرزا بالا، ارامنه و ایران، به اهتمام یاووز ارجان، آنکارا، دانشگاه آنکارا، 1994.
2000-1979 ایران در چارچوب مباحث مربوط به انقلاب
بازتاب انقلاب 1979 را در تمام دنیا و به ویژه در کشورهای اسلامی می‌توان در مطبوعات آن دوره و سال‌های بعد مشاهده نمود. علاوه بر کتاب‌هایی که هدف‌شان انعکاس رویدادهای مربوط به انقلاب ایران بود، طرفداران انقلابیون، اعم از اسلام‌گرا، چپ و ملی‌گرای ایرانی در ترکیه نیز هر کدام از دیدگاه خود به تحلیل انقلاب می‌پرداختند. در این میان اسلام گرایان جایگاه ویژه‌ای داشتند. در ترکیه دهۀ 1970 جنبش اسلام‌گرایی را می‌توان به دو جناح سیاسی و اجتماعی تفکیک کرد. جناح سیاسی را که تحت‌تأثیر جنبش ملی به صحنه آمده بود می‌توان تکامل‌گرا و جناح اجتماعی اسلام‌گرایی را نیز می‌توان انقلابی نامید. جناح تکامل‌گرا بر این اعتقاد بود که اصلاح جامعه و کل نظام در پی تربیت اولاد وطن همچون یک مسلمان واقعی ممکن خواهد بود. اما جناح انقلابی خواهان تغییر بنیادی در اساس جامعه و نظام اجتماعی بود.
هر دو جناح مطابق با دیدگاه و نگرش خود یا از انقلاب ایران هواداری کردند و یا در تلاش برای تبرئه خود به ذم و طعن آن پرداختند. دو شعار «الله اکبر، خمینی‌ رهبر» و «ترکیه ایران نخواهد شد» به ساده‌ترین وجه بیانگر حیات اجتماعی ـ سیاسی حاکم بر ایران و ترکیه آن دوره بود.
به عنوان مقال علی بولاچ یکی از نویسندگان برجستۀ اسلام‌گرا در کتابی که با نام متسعار محمد کریم به نگارش در آورده، قرائتی اسلامی و همدلانه از انقلاب ایران به دست می‌دهد. علی بولاچ، در این کتاب همچون سایر کتاب‌های مشابه، پس از بررسی زمینه‌های تاریخی انقلاب 1979 و سیر جریان انقلاب، آن را به عنوان یک جنبش ضد «شرک» و ضد «ستم» و ضد امپریالیستی تحلیل کرده است. همدلی و هواداری نویسنده از آیت‌الله خمینی[ره]، ضدّیت با شاه و نیز تأکید بر وجوه اسلامی انقلاب 1979 از خلال نوشته‌های وی کاملاً آشکار می‌شود.
نویسنده در کتاب خود بارها از عبارت‌های ضدامپریالیستی استفاده می‌کند و انقلاب ایران را نیز در همین چارچوب می‌بیند. بولاچ در بخش سوم کتاب که جالب‌ترین بخش آن نیز هست، به بررسی واکنش‌های مختلف در کشورهای جهان و ترکیه پرداخته است. وی در بررسی واکنش ترک‌ها، نگاه جناح‌های مختلف اسلام‌گرایی به انقلاب ایران را ارزیابی و از ناخشنودی بعضی از گروه‌های اسلام‌گرا از انقلاب ایران، انتقاد می‌کند.
از سوی دیگر کتاب برهان بز گییگ که عنوانی پرمدعا نیز بر روی جلد آن نقش بسته، نمونه‌ای از تحلیل‌های ناهمدلانه با انقلاب 1979 است. بزگییگ درست در نقطه مقابل دیدگاه محمد کریم، انقلاب ایران را در زمرۀ دیگر از آشوب‌هایی می‌داند که طی صدها سال در ایران بچشم می‌خورد. افزون بر این نویسنده با رد اسلامی بودن انقلاب ایران ادعا می‌کند که ایران را به خاطر آشوب‌های متمادی بتوان «کشور کشمکش‌ها» نامید.
علاوه بر کتاب‌های فوق نویسندگانی را نیز می‌توان یافت که شاهد دست اول رویدادهای پیش و پس انقلاب و خود انقلاب بوده‌اند. به عنوان مثال کتاب تورگوت تولومن از جهت حضور او در ایران در سال‌های حساس 1980 – 1978 به عنوان سفیر و همچنین از این نظر که کتاب تلفیقی است از مشاهدات مستقیم مطالعه رویدادها در مراحل بعد، فوق‌العاده مهم است.
کتاب نوال چیزگین از جهت ارائه جزئیات اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد. چرا که چیزگین به واسطه دوستان ایرانی‌اش از ایام تحصیل در دانشگاه با ایران و فرهنگ آن از نزدیک آشنا شد و در سال‌های بحرانی پیش از انقلاب به ایران رفت و در ایران ازدواج کرد. یک سال طوفانی پس از انقلاب را نیز در ایران سپری نمود. چیزگین در شرح مشاهدات خود با زبانی صمیمانه «معمای ایران» شرح می‌دهد. چیزگن با تأکید بر استمرار آثار زرتشتی‌گری در ایران و شامانیزم در ترکیه در بخش پایانی کتاب به این پرسش که آیا «ترکیه ایرانی دیگر خواهد شد؟» پاسخ منفی می‌دهد.
کتاب‌های چاپ شده در دوره دوم بترتیب زمان نشر
عبدالله یمان، ایدئولوژی انقلاب ایران و خمینی، انتشارات کوناک، 1979.
عثمان تونج، پیروزی اسلام در ایران، حادثه عصر، استانبول، انتشارات پینار، 1979.
محمد کریم، انقلاب اسلامی ایران، استانبول، انتشارات اندیشه، 1980.
برهان بزگییک، ایران از دیروز تا فردا، انتشارات یالچین، 1981.
مصطفی طالب ‌گون‌گور، خمینی و انقلاب ایران، تحلیل مستند، استانبول، انتشارات آراشیدیرما، 1983.
مصطفی طالب گون‌گور، خمینی و اسلام، استانبول؛ انتشارات آراشیدیرما، 1985.
زیتون افسرف، به ایران چگونه باید نگریست؟، آنکارا، انتشارات آیلیک، 1986.
ایلهان کایا، تله ایران، فاجعه یک ابرقدرت، استانبول، انتشارات نهر، 1987.
محمد متین‌ار، دهه فجر، یادداشت‌های ایران، استانبول، انتشارات پریم، 1989.
اسماعیل کایابالی، سایه گسترده ایران بر آناتولی، خطوط اساسی و تاریخ مختصر واقعیت‌ها: 1989 – 1453، آنکارا، ست افست، 1990.
اسماعیل بشیکچی، تروریسم دولتی در خاورمیانه، انتشارات یورت کتاب، 1991.
اسماعیل زنگین، انقلاب ایران و تاثیر آن بر خاورمیانه، استانبول، انتشارات ملیت، 1991.
سرپیل اوثور، دین، سیاست و زن در انقلاب ایران، انتشارات آلان، 1991.
عزت ساک، فرمان‌های مربوط به ممنوعیت فروش بردگان ایرانی، قونیه، دانشگاه سلجوق، 1993.
نوال چیزگن، دو کشور دو انقلاب؛ ترکیه ـ ایران، استانبول، انتشارات سای، 1994.
مصطفی بوچه، دیروز، امروز و فردای مناسبات ایران و ترکیه، استانبول، انتشارات آکادمی علوم نظامی، 1994.
جهان آکتاش، انقلاب و زن، استانبول، انتشارات نهر، 1996.
علی تکین، جایگاه تروریسم در سیاست خارجی ایران، آنکارا، اورآسیا مرکز، 1997.
فایق پولوت، خراسان سرزمین کیست؟، استانبول، انتشارات برفین، 1998.
تورگوت تولومن، خاطرات انقلاب ایران، استانبول، انتشارات بغازایچیف 1998.
طاها اک یول، مذهب و دولت در ایران و عثمانی، استانبول، انتشارات آد، 1999.
2011-2000: انرژی هسته‌ای و کشور هدف به عنوان مباحث اصلی
فاصله پس از سال 2000، به ویژه پس از حادثه معروف 11 سپتامبر 2001 و توجه بین‌المللی به فعالیت‌های هسته‌ای ایران در اوت 2002 از جمله به واسطۀ «افشاگری» مخالفان حکومت، ایران موضوع مباحثاتی چون انرژی هسته‌ای، سلاح و تروریسم قرار گرفت. جرج بوش رئیس‌جمهور آمریکا با گفتن اینکه «یا با هستید یا برما!» از کشورهای جهان خواست تا موضع خود را در برابر کشورهایی که او آن را «محور شرارت» نامید، مشخص کنند. ترکیه نمی‌توانست نسبت به بروز بحران در کشوری همسایه و یکی از تأمین‌کنندگان عمدۀ انرژی، بی‌اعتنا باشد. پس از حاکمیت حزب عدالت و توسعه در سال 2000 و پایان سیاست مبهم ترکیه در رابطه با خاورمیانه، در افکار عمومی نیز ایران به موضوع بحث قرار گرفت.
کتاب‌های چاپ شده در این دوره عمدتاً برای پاسخ به دو پرسش زیر نوشته شده‌اند: آیا یک ایران هسته‌ای تهدیدی برای ترکیه به شمار می‌آید و چرا ایران آماج تهدیدهای آمریکا و متحدانش قرار گرفته است؟ پس از حمله آمریکا به عراق و ویرانی آن کشور و آنگاه صحبت از حمله به ایران، نگرانی از احتمال تبدیل ترکیه به آماج بعدی اهداف مخفیانه این کشورها در اینگونه کتاب‌ها بازتاب یافت.
از سوی دیگر ایران به عنوان اصلی‌ترین تهدیدکننده منافع آمریکا و متحد اصلی‌اش در خاورمیانه یعنی اسرائیل و همچنین احتمال حمله آمریکا به ایران به بهانه وجود سلاح‌های هسته‌ای مباحث مؤکد کتاب‌های این دوره را تشکیل می‌داد. در کنار این تحلیل‌ها، کسانی چون طلحه کوسن و محمد تونجل نیز صرفاً به شرح رویدادها و مسایل ایران پرداخته‌اند. البته پس از ریاست جمهوری احمدی‌نژاد و شکل‌گیری یک صحنه سیاسی دوگانه محافظه کار ـ اصلاح‌طلب در ایران، نویسندگان و تحلیل‌گران ترک به نظام سیاسی و ساختار درونی سیاست در این کشور نیز علاقه نشان دادند. کسانی چون جهان آکتاش، آصف حسین و نیلوفر گول از این منظر به تحلیل مسائل ایران پرداخته‌اند.
کتاب‌های چاپ شده در دوره سوم بترتیب زمان نشر
سلیمان اولوداغ، سیاحت در ایران و توران، استانبول، انتشارات درگاه، 2000.
محمت سارلی، مناسبات ایران و ترکیه، آنکارا، مرکز پژوهش‌های آتاترک، 2000.
سامی اغوز، ایران عصر خاتمی، استانبول، انتشارات ایلیتیشم، 2000.
اسماعیل آکا، فرمانروایی ترکمانان در ایران؛ دوره قراقویونلو، آنکارا، بنیاد تاریخ ترک، 2001.
ملتم وورال، ایران آن سوی همین کوه است، انتشارات جمهوریت، 2001.
اوزجان بورد آلان، مسافرت در ایران، استانبول، انتشارات ام، 2001.
رمزی کلیچ، معاهدات سیاسی در قرون 16 و 17، استانبول، انتشارات تز، 2001.
علی فواد سراج، تحلیل نظامی جنگ ایران و عراق، آنکارا، مرکز تحقیقات استراتژیک، ستاد ارتش، 2002.
علی قفقاسیالی، ادبیات ترکان ایران، ارز دوم، دانشگاه آتاترک، دانشکده علوم تربیتی کاظم قرابکر، 2002.
عثمان کاراتای، ایران و توران اور آسیا و خاورمیانه در عصر ملت‌های خیالی، آنکارا، انتشارات و پژوهش کارام، 2002.
سمپوزیوم تاریخ مناسبات ایران و ترکیه، آنکارا، بنیاد تاریخ ترک، 2003.
کئوک هان چتین سایا، مناسبات ایران ترکیه پس از انقلاب، استانبول، بنیاد مطالعات خاورمیانه و بالکان، 2003.
گوک هان چتین سایا، از تنظیمات تا انقلاب اسلامی؛ تداوم و تحول در مناسبات ایران و ترکیه، استانبول، بنیاد مطالعات خاورمیانه و بالکان، 2003.
امین عارف شیخ علی‌اف، رقابت‌های ایران روسیه و ترکیه در ژئوپولیتیک قفقاز و نقش ارمنستان، آنکارا، انتشارات ناتورل، 2003.
علی سنان بیلگیلی، عثمانی، ایران و آذربایجان، ج1، تاریخ اجتماعی، اقتصادی، ارزروم، انتشارات یزقیر، 2004.
یاشار کالافات، ترکان ایران، ابعاد ژئوپلتیکی، استانبول انتشارات بدی تپه، 2005.
یاووز چانکارا، بازی جدید: سیاست هسته‌ای ایران، استانبول، انتشارات فرهنگ و هنر آی کیو، 2005.
جهان اکتاش، شعر شوق، سینمای ایران، انتشارات قاپی، 2005.
ییلماز ارا دنیز، خاندان قاجار و مبارزاتی استعماری در ایران، (1925 – 1795)، استانبول، انتشارات باکیش، 2006.
جهان آکتاش، انقلابیون دیروز، اطلاح‌طلبان امروز، استانبول، قاپی، 2006.
ارادال شیمشک، اسم رمز: پگا سوس، استانبول، انتشارات ندن کتاب، 2006.
نیلوفر گوله، اسلام در جمهوری، استانبول، انتشارات دانشگاه بیلگی، انتشارات گونی زی، 2006.
ا.دوغو سلاچی اغلو، موازنه امریکا اسرائیل – ایران و نقش ترکیه، استانبول، انتشارات گونی زی، 2006.
عثمان متین اوز ترک، یالچین ساری کایا، ایران به سوی بحران، تحلیل ایران معاصر، استانبول، انتشارات فرق، 2006.
رمزی کلیچ، مناسبات ایران و عثمانی در دوره سلطنت سلیمان قانونی (1566 – 1520)، استانبول، انتشارات فرهنگ و هنر آکیو، 2006.
صالح اوزبازان، سیاحان پرتغالی در ایران، ترکیه، عراق، سوریه و مصر، استانبول، انتشارات کتاب، 2007.
انور اوزون، ادبیات عامه ترکان ایران، ترابزون، انتشارات اثر افست، 2007.
یاشار اونای، ایران و آمریکا دو قربانی رقابت‌های یورو و دلار، استانبول، انتشارات کتاب، 2007.
ظفر بوزکایا، راهنمای گردشگری در ایران، آنکارا، بینا، 2007.
آیشن بایلاک، امام خمینی، استانبول، ابلکه، 2007.
باریش چین، مناسبات ایران و ترکیه (1938 – 1923)، استانبول، انتشارات فرهنگ و هنر، 2007.
ایشیل اوزگن ترک، به سوی راه بزرگ، استانبول، انتشارات آیا کتاب، 2007.
عصمت ذکی ایوب اغلو، ادبیات فارسی، استانبول، انتشارات پنجره، 2007.
کنعان داغجی و اتیلا صاندیکچی، ایران بر تخته شطرنج؛ برنامه هسته‌ای، استانبول، انتشارات ناسام، 2007.
طیار آدی، ایران، عراق، آمریکا و نفت، انتشارات آلفا، 2007.
گل‌آرا، ینی‌سی، جنبش‌های سیاسی ـ قومی در ایران (2004-1922)، استانبول، انتشارات اوتکن، 2008.
مظلوم اویار، نوسازی در ایران و روحانیون، مشروطیت، استانبول، انتشارات امره، 2008.
مصطفی بالبای، گزارش ایران، استانبول، انتشارات جمهوریت، 2008.
محمد تونجل، چرا ایران هدف است؟، انتشارات اتکیلشیم، 2008.
طلحه کوسه، برنامه هسته‌ای ایران و سیاست در خاورمیانه، آنکارا، انتشارات ستا، 2008.
سمپوزیوم مناسبات ایران و ترکیه، آنکارا، بنیاد تاریخ ترک، 2008.
یالچین ساری کایا، ابعاد تاریخی و ژئوپلتیکی ملی‌گرایی در ایران، استانبول، انتشارات اوتکن، 2008.
زبیده باتور، سناریوی قیامت در ایران، استانبول، انتشارات کاستاش، 2008.
آصف حسین، انقلاب و ضدانقلاب در ایران، استانبول، انتشارات پینار، 2009.
اورن ایش ورن، شطرنج هسته‌ای، ایران و سیاست تسلیح هسته‌ای، استانبول، انتشارات ازان، 2009.
مایسه ایلک نور، ایران از امام مهدی تا خمینی، استانبول، انتشارات، جمهوریت، 2009.
سلیسمین کانگال، تمدن 10000 ساله ایران و میراث مشترک 2000 ساله، استانبول، انتشارات وزارت فرهنگ و جهانگردی، 2009.
علی بولاچ، ایران کشور هدف، استانبول انتشارات چیرا، 2009
آرزو جلالی‌فر اکینجی، بحران هسته‌ای ایران، آنکارا، بنیاد پژوهش‌های استراتژیک؛ آنکارا، 2009.
علی کمال جیلان، ایران در فریاد و غوغا، استانبول، انتشارات یعنی یوزییل، 2009.
تورج اتابکی، دولت و فرودستان جامعه، دولت و تجدد در ترکیه و ایران، استانبول، دانشگاه بیلگی، 2010.
به جای نتیجه: آنجا کشوری هست در دوردست‌ها
تا اینجا کتاب‌هایی را فهرست کردیم که در مدت یکصد سال با موضوع ایران در ترکیه چاپ شده‌اند. بی‌تردید این فهرست کردیم که دو مدت یکصد سال با موضوع ایران در ترکیه چاپ شده‌اند. بی‌تردید این فهرست خواننده این مقاله را به نتایجی رسانده است. پژوهشگران ترک در باب ایران پژوهش‌هایی نیز به زبان‌های انگلیسی و فرانسه انجام داده‌اند. از سوی با برجسته شدن مباحث مربوط به ایران و ترکیه، ضرورت انجام پژوهش‌های دانشگاهی در خصوص تاریخ، جامعه و فرهنگ ایران نیز احساس شد و در نتیجه ایران موضوع شمار زیادی از پایان‌نامه‌های فوق‌لیسانی و دکتری قرار گرفت.
مطالعه تطبیقی فرایند نوسازی در ایران و ترکیه، ناسیونالیسم ایرانی، نقش شخصیت‌ها در ایران از جمله موضوعاتی هستند که مورد بحث و بررسی قرار گرفتند.8 علاوه بر این، پژوهش‌های انجام شده توسط ترک‌ها در دانشگاه‌های کشورهای دیگر را نیز می‌توان به فهرست موجود افزود. با اینکه بیشتر این کتاب‌ها به مباحث توده‌پسند پرداخته و ماهیت دوره‌ای دارند، پژوهش‌های علمی جدی نیز در این فهرست کم نیستند. به هنگام تحصیل در دوره ابتدایی ترانه‌ای را زمزمه می‌کردیم که یک مصراع آن چنین است: «آنجا دهکده‌ای است در دوردست‌ها، چه به آنجا برویم چه نرویم، آن دهکده مال ماست».
سال‌ها بود که پژوهشگران و نویسندگان ترک تحلیل‌ها و ارزیابی‌های‌شان از ایران را با استناد به منابع شرق‌شناسان و در بهترین وجه از منابع اروپایی انجام می‌دادند، اما امروز به جایی رسیدیم که همه ساله در ترکیه تقریباً کتابی جدید درباره ایران چاپ می‌شود، این پیشرفت از هر زاویه که به آن بنگریم خرسندکننده است. افزون بر این افزایش کیفیت محتوا و تنوع موضوعی پژوهش‌ها نیز موجب خوشوقتی است.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات