اگر زمانی در فضای حقیقی اعتبار ظاهری شخصیتها به تعداد پامنبریها و حاضران در جلسه سخنرانی آنها بود، امروز به ظن عموم جامعه در فضای مجازی اعتبار شخصیتها به تعداد دنبالکنندههای آنهاست و به تبع آن هر چه تعداد لایکها و کامنتهای پای مطالبشان بیشتر باشد، به اصطلاح نفوذ کلامشان در جامعه بیشتر ارزیابی میشود.
البته این شیوه ارزیابی نفوذ و تأثیرگذاری شخصیتهای مجازی بر جامعه آنچنان که باید دقیق نیست؛ زیرا در سالهای اخیر با افزایش محبوبیت رسانههای اجتماعی، از جمله اینستاگرام، نرمافزارهای متعددی برای خرید لایک و دنبالکننده تقلبی ابداع شده است، به طوری که ارائه این خدمات خود به کسب و کار پردرآمدی بدل گشته و با یک جستوجوی ساده میتوان هزاران وب سایت فعال در این حوزه را چه در داخل و چه در خارج پیدا کرد.
البته مشکل اینجاست که بیشتر لایکها و دنبالکنندههایی که این وب سایتها عرضه میکنند جعلی بوده و به صورت عمده ایجاد شدهاند؛ به همین دلیل شبکههایی مانند اینستاگرام هر چند هفته یک بار تعداد زیادی از آنها را حذف میکنند؛ اما فعالان این کسب و کار متقلبانه بیکار ننشسته و تدبیری جدید اندیشیدهاند و با شیوهای جدیدتر به اسم ایجاد «مرزعه پرورش لایک و دنبالکننده» به کار خود ادامه میدهند؛ به این شکل که با راهاندازی صفحات جذاب و مخاطبپسند و انتشار تصاویری مانند حیوانات بامزه، گلها، کودکان، هنرمندان و... توجه مخاطبان را به خود جلب میکنند و حتی با نوشتن مطالبی مانند «اگر دوستش داری لایک کن» تعداد کاربران و لایکهای صفحه خود را بالا میبرند تا به این شکل ارزش صفحه را ارتقا داده و در موعد مناسب با حذف آنها، آن صفحه را به شخصیتها و شرکتهای نیازمند دیده شدن بفروشند. پس اگر دیدید صفحه تصاویر نوزادان یکباره به صفحه معرفی یک پزشک یا مسئول تبدیل شده است، زیاد تعجب نکنید.
بد نیست بدانید که قیمت این صفحات به مراتب بالاتر از صفحاتی با دنبالکنندگان جعلی است؛ زیرا تمام لایکها و دنبالکنندگان آن حقیقی بوده و اینستاگرام آنها را حذف و تعدیل میکند.
برای نمونه، هر چه به زمان برگزاری انتخابات مجلس نزدیک میشویم، پرورشدهندگان «مزارع لایک و دنبالکننده» بیشتر تلاش میکنند تا صفحات گرانقیمتی را برای کاندیداهای علاقهمند به دیده شدن تدارک بینند و البته از این راه پول خوبی به جیب بزنند.
بیشتر خریداران اینگونه صفحات به این نکته دقت نمیکنند که دنبالکنندگان واقعی این صفحات میخواهند چیز دیگری را جز رخ ماه آنها ببینند؛ به همین دلیل بلافاصله با اطلاع یافتن از تغییر ماهیت این صفحات از آنها خارج میشوند.
حال هم هر چند اینستاگرام سیاست حذف نمایش لایکها و بینندگان ویدئوها را به اجرا گذاشته است، اما به نظر نمیرسد جز با افزایش سواد رسانهای بتوان مانع از سطحینگری و تودهای بار آمدن افکار عمومی در شبکههای اجتماعی شد.
متأسفانه، توجه به تعداد لایکها در همان فرهنگی ریشه دارد که ملانصرالدین از آن با عنوان لباس پلوخوری یاد میکند. افکار عمومی، به ویژه در فضای مجازی، بیش از اینکه به محتوای هر مسئله توجه کنند، بیشتر به تعداد واکنشها یا همان لایکها و کامنتها دقت میکنند و اینگونه میشود که مبتذلترین محتویات در شبکههای اجتماعی هزاران بار دیده میشود، اما یک سخنرانی کوتاه و غنی مخاطب چندانی نمییابد.
متأسفانه، در فضای مجازی مخاطب فاقد سواد رسانهای از تعداد لایکها و دنبالکنندهها سیگنالی دریافت میکند که براساس آن فکر میکند یک لباس، کافیشاپ، رستوران، برند یا گروه موسیقی ارزش و محبوبیت زیادی نزد مردم دارد و به همین دلیل ناخودآگاه به دنبالهروی از آنها ترغیب میشود، فارغ از اینکه در پشت پرده آن حجم انبوهی از لایکها و دنبالکننده چه تفکری فرا گرفته است.
برای کسب اطلاع بیشتر درباره این نوع رفتار آدمیزاد هم بد نیست کتاب «روانشناسی تودهها» اثر گوستاو لوبون را تورقی بکنید.