خاندان وابسته پهلوی در نیم قرن حاکمیت، نماد خاندانی وابسته و بیاراده بود که منافع بیگانگان را بر منافع ملی ترجیح میداد و چندان تعلقی به جامعه ایران نداشت. بنابراین، در مصرف بیتالمال و اموال عمومی کشور بی در و پیکر عمل کرده و دست و دلبازانه به ولخرجی مشغول بودند.
از آنجایی که در قاموس رجال عصر پهلوی جایی برای شکوفایی استعداد ایرانی وجود نداشت، لذا برای جزئیترین امور نیز تلاش میشد تا از خارجیها استفاده شود؛ از آشپز گرفته تا خیاط و آرایشگر و حتی کارمند و پرستار نیز از میان افراد خارجی انتخاب میشدند. اغلب شاهزادگان عصر پهلوی دارای معلمها و سرپرستهای خارجی بودند؛ محمدرضا در دامن یک زن فرانسوی به نام «خانم ارفع» پرورش یافته بود. نکته مشترک در مورد خارجیهای مرتبط با دربار حقوق و مزایای هنگفتی بود که دریافت میداشتند و این هزینهها از خزانه شاهنشاهی پرداخت میشد و در این زمینه محدودیتی نبود.
این وضعیت موجب شده بود بسیاری از آَشنایان با این خلق و خوی دربار پهلوی تقاضامند باشند که هر جور شده به ایران سفر کرده و به خدمت دربار در آیند تا آینده خود و فرزندان خود را با اموال ملت ایران تضمین کنند! در این راستا خارجیهای بسیاری را میتوان نام برد که به دربار پهلوی رفت و آمد داشتند. برای نمونه، میتوان به آقای «دکتر جودن» دامپزشک اصطبل سلطنتی اشاره کرد. در بخشی از نامه استخدامی وی که در کتاب «هدایای دربار پهلوی به بیگانگان به روایت اسناد» به آن اشاره شده، آمده است:
«دکتر جودن اخیراً طی نامهای اظهار خشنودی نموده از اینکه قادر باشد مجدداً به ایران بیاید و شرایط ذیل را برای استخدام خود درخواست نموده است:
۱ ـ حقوق ماهیانه معادل یکهزار دلار؛
۲ ـ خانه با استخر یا هزینه مسکن؛
۳ ـ اجازه ورود و ترخیص وسایل زندگی شخصی با معافیت از حقوق و عوارض گمرکی؛
۴ ـ بلیط رفت و برگشت به انگلستان برای خود و همسرش؛
۵ ـ استفاده از بهداری دربار شاهنشاهی؛
۶ ـ وسیله نقلیه.
ضمناً نامبرده درخواست نموده است که چنانچه با پیشنهاد وی موافقت میگردد به مشارالیه اجازه داده شود که قبل از شروع کار مقداری لوازم و ابزار دامپزشکی که مورد احتیاج است، از لندن خریداری و به ایران حمل نماید. در ضمن دکتر جودن اظهار نموده است که شش ماه پس از تاریخ عقد قرارداد، به ایران آمده و مشغول خدمت گردد.»