ذهنیت عقلایی حسی است که انسان با آن، طبایع و اوضاع و مرتکزاتی (باورها و معلومات) را درک میکند که منشأ احکام عرف و عقلا بوده و بسیاری از نظریات و افکار در مباحث گوناگون مبتنی برآنهاست، مانند مباحث مربوط به قانون و قانونگذاری و مباحث ادبی. این مباحث غالباً جای بحث و نظر دارد و نمیتوان برای آنها استدلال منطقی یا ریاضی یا تجربی آورد، بلکه نیازمند ذوق فنی و احساس عقلایی وحس عرفی و ادبی است. شهید صدر به لحاظ ویژگی فردی بین ذوق فنی و احساس عقلایی را جمع کرده بود.
شهید صدر مبارزطلبیهای تمدن معاصر را درک میکرد و یکی از مشخصات مکتب او این بود که توانست با روش علمی نقادانه و واقعگرایانه پایههای انسانشناختی تمدن مادی معاصر را متزلزل کرده و تناقض آنها را کشف کند و ناتوانی آن را در حل مشکلاتی که انسان معاصر چه در غرب و چه در جهان اسلام در آنها غوطهور است، اثبات کند. فروپاشی اردوگاه سوسیالیسم و متلاشی شدن دولت و سازمان سیاسی آن، اثباتکننده صحت نقد شهید صدر به مبانی فلسفه مکتب سوسیالیسم است.
اما مصائب و مشکلاتی که فلسفه مادی اردوگاه سرمایهداری به بار آورده، به ویژه در کشورهای فقیر و وابسته به این اردوگاه، بسیار بیشتر و گستردهتر است. در مقابل این اردوگاه، پس از ارائه نظریات شهید صدر با اسلوب علمی و منطقی در چند میدان مهم معرفتی، مانند اقتصاد و سیاست او توانست اعتماد و اطمینان به اسلام و احکام آن را اعاده کرده و برتری و هماهنگی آنها را با واقعیات و با جامعه اسلامی آشکار و اثبات کند که قوانین اسلام در نجات جوامع اسلامی از مشکلاتی که دارند، تواناست.
شهید صدر توانست تمدن رفیع اسلامی را با مبانی علمی و استوار در مقابل تمدن غرب عرضه دارد و ضمن ساختن بنایی جامع و یکپارچه و محکم، با قدرت تمام وارد میدان جنگ فکری و فرهنگی شود و تمام پندارها و بافتههای تمدن مادی عصر حاضر را ابطال کند و با ایجاد مکتبی پایدار و برگرفته از منابع اسلام ناب و متصل به وحی الهی و لطف خداوند به انسان، پیروز و موفق این میدان را ترک کند.
مواجهه علمی و استدلالی شهید صدر با کمونیستهای حزب الشعوبیه عراق در زمان «عبدالکریم قاسم» که مصادف با جوانی شهید صدر بود، عمق نبوغ علمی وی را ثابت میکرد. کمونیسم در عراق در زمان عبدالکریم قاسم به اوج خودش رسید، به گونهای که در نجف، که مرکز و پایتخت علمای شیعه بود، خیمه زدند و برای حزب کمونیستی نامنویسی کردند. دانشگاهیها هم به دلیل شعار ضد امپریالیستی به کمونیسم علاقهمند شده بودند، عوام مردم هم به دلیل ناآگاهی جذب این شعار شده بودند؛ به گونهای که حتی فتوای تاریخی آیتالله سیدمحسن حکیم مبنی بر «الشعوبیة کفر و الحاد» هم نتوانست در قشر دانشگاهی تأثیر بگذارد. در چنین هنگامهای شهید صدر جوان، تدریس را به مدت بیشتر از ۹ ماه ترک کرد و دو کتاب «فلسفتنا» و «اقتصادنا» را نوشت. ماحصل آنها، اثبات بطلان فلسفه سرمایه داری و کمونیسم و نشان دادن برتری فلسفه اسلامی در حل مشکل اجتماعی انسان بود.