« ناترازی انرژی» در کشورمان به یکی از بزرگترین چالشهای اقتصادی و اجتماعی کشور تبدیل شده است. این مسئله، به ویژه در حوزه تأمین برق مورد نیاز کشور، تأثیرات گستردهای بر زندگی روزمره آحاد مردم و همچنین صنعت و اقتصاد کلان کشور دارد. بدون شک، وضعیت کنونی کشورمان از نظر ناترازی انرژی نیازمند توجه ویژه دولت چهاردهم خواهد بود.
بنا بر آمارهای منتشر شده در تیرماه سال جاری، میزان مصرف برق کشور به بیش از ۷۷ هزار مگاوات رسید که این مقدار فشار زیادی به شبکه برقرسانی وارد کرده و موجب تعطیلی موقت برخی صنایع و کارخانهها برای تأمین برق خانگی و ضروری شد. افزایش مصرف برق عمدتاً به دلیل بالا رفتن دما و استفاده گسترده از دستگاههای خنککننده است. در این زمینه، مدیران صنعت برق اذعان داشتهاند با هر درجه افزایش دما، ۱۸۰۰ مگاوات به مصرف برق اضافه میشود. با این حال، مسئله اصلی تنها افزایش دما نیست؛ بلکه تطابق نداشتن تولید و تقاضای برق و نبود ظرفیت کافی نیروگاهی نیز در تشدید این موضوع نقش دارد.
به عبارت بهتر، تا پایان دیماه ۱۴۰۲، ظرفیت نصبشده نیروگاهی کشور به ۹۲ هزار و ۵۵ مگاوات رسیده است که این میزان برای پاسخگویی به تقاضای فعلی کافی نیست. کشورمان سالانه ۳۸۰ میلیارد کیلووات ساعت برق تولید میکند و حدود ۸۴ درصد از این برق از نیروگاههای حرارتی تأمین میشود که به شدت به گاز طبیعی این منبع تجدیدناپذیر انرژی وابستهاند.
ناترازی انرژی در ایران به دو بخش عمده برق و گاز تقسیم میشود که هر دو مشکلزا هستند. بر اساس اعلام فعالان صنعت برق کشور ناترازی برق به ۱۸ هزار مگاوات رسیده و پیشبینی میشود اگر چارهای برای آن اندیشیده نشود، در ۵ تا ۷ سال آینده به ۲۷ هزار مگاوات افزایش یابد. این وضعیت موجب کاهش تولید و افزایش هزینههای تولیدی در صنایع میشود که ممکن است به افزایش قیمت کالاها و خدمات و در نتیجه نارضایتی اجتماعی منجر شود. تخمین زده میشود، زیانهای مالی ناشی از ناترازی برق در سال ۱۴۰۲ بیش از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان بوده است و پیشبینی میشود این رقم در سال جاری به بیش از ۱۵۰ هزار میلیارد تومان برسد.
در بخش گاز نیز ناترازی بر برقرسانی تأثیردارد. ۸۱ درصد از سوخت مصرفی نیروگاههای حرارتی از گاز طبیعی تأمین میشود. این وابستگی به گاز طبیعی سبب شده است هر گونه ناترازی در تولید و توزیع گاز به طور مستقیم تولید برق را تحت تأثیر قرار دهد. ایران با وجود اینکه یکی از بزرگترین تولیدکنندگان گاز در جهان است، به دلیل مشکلات بهرهبرداری و توسعه میادین گازی و محدودیتهای ناشی از تحریمها، با ناترازی مواجه است.
ریشههای مشکل ناترازی انرژی در ایران به چندین دهه گذشته برمیگردد. پس از انقلاب شکوهمند اسلامی، کشورمان با مشکلاتی نظیر مدیریت نامناسب، تحریمهای بینالمللی و کمبود سرمایهگذاری در زیرساختهای انرژی مواجه بوده است. در دهههای ۶۰ و ۷۰ خورشیدی، تمرکز بر بازسازی خرابیهای ناشی از جنگ تحمیلی و توسعه زیرساختهای اساسی بود و در نتیجه شبکه برق کشور تا حدودی بهبود یافت، اما مشکلات ساختاری و تحریمها همچنان پابرجا بودند و در دهه اخیر با تشدید تحریمها و کاهش درآمدهای نفتی، ناترازی انرژی شدت گرفت.
برای حل مسئله ناترازی انرژی، دولت چهاردهم باید از ظرفیتهای دیپلماسی و سیاست خارجی بهرهبرداری کند. این مسئله نه تنها به منزله یک چالش اقتصادی، بلکه به عنوان یک مسئله امنیت ملی باید مورد توجه قرار گیرد. استفاده از دیپلماسی انرژی و بهرهگیری از روابط بینالمللی برای جذب سرمایهگذاری خارجی و انتقال فناوریهای روز تولید انرژی، به ویژه در سطح نیروگاهی به کشور اهمیت دارد.
بدون شک، یکی از راهکارهای اصلی برای حل ناترازی انرژی، جذب سرمایهگذاری خارجی است. ایران عزیز ما با منابع غنی انرژی و بازار بزرگ مصرف، میتواند به یک مقصد جذاب برای سرمایهگذاران خارجی تبدیل شود، اما برای دستیابی به این هدف نیاز است موانع سیاسی و اقتصادی پیش روی جلب سرمایهگذاری خارجی برطرف شوند و شرایط مناسب و پایداری برای سرمایهگذاران فراهم شود. همچنین، توسعه انرژیهای تجدیدپذیر نقش مهمی در کاهش ناترازی انرژی دارد. کشورمان به واسطه قرار گرفتن در مدار جغرافیایی مناسب ظرفیت بالایی برای تولید انرژیهای تجدیدپذیر، به ویژه انرژی خورشیدی و بادی دارد، بنابراین، دولت چهاردهم باید با ایجاد سیاستهای حمایتی و تسهیلات مالی و مالیاتی، سرمایهگذاری بخش خصوصی و خارجی در این حوزه را تسهیل کند.
همچنین، دیپلماسی انرژی میتواند نقشی اساسی در بهبود روابط بینالمللی و جذب سرمایهگذاری خارجی ایفا کند. ایران با بهبود و ارتقای روابط عزتمند خود با کشورهای همسایه و قدرتهای جهانی، میتواند به یکی از بازیگران مهم در بازار جهانی انرژی تبدیل شود. همکاریهای بینالمللی در زمینه فناوریهای پیشرفته و انتقال دانش فنی در بهبود کارایی و بهرهوری در بخش انرژی کمککننده است. بهبود مدیریت تقاضا و بهرهوری انرژی نیز از دیگر راهکارهای مؤثر برای حل ناترازی انرژی است. با استفاده از فناوریهای هوشمند و سیستمهای مدیریت انرژی، میتوان مصرف انرژی در بخشهای گوناگون را بهینهسازی کرد.
باید به این نکته توجه داشت که ناترازی انرژی نه تنها یک چالش اقتصادی، بلکه یک مسئله امنیت ملی به شمار میآید و ممکن است تأثیرات گستردهای بر امنیت اجتماعی و اقتصادی کشور داشته باشد. از سوی دیگر، این مسئله تأثیرات مستقیمی بر اقتصاد ملی دارد؛ کمبود انرژی به کاهش تولید صنعتی، افزایش هزینههای تولید و در نتیجه رکود اقتصادی و افزایش میزان تورم منجر میشود.
در نهایت، برای مقابله با ناترازی انرژی کشور، دولت چهاردهم باید راهکارهای جامع و مؤثری را تدوین و اجرا کند. این راهکارها باید با مشارکت نخبگان متخصص و متعهد تدوین شده و شامل تقویت زیرساختهای تولید انرژی، بهبود مدیریت تقاضا و بهرهوری انرژی، جذب سرمایهگذاری خارجی و انتقال فناوری و تقویت دیپلماسی انرژی و همکاریهای بینالمللی شود. همانگونه که مشخص است حل ناترازی انرژی نیازمند همکاری و هماهنگی همهجانبه در سطوح مختلف اجرایی و تصمیمگیری کشور است و تنها با تلاشهای هماهنگ و همگرا میتوان به حل این موضوع و بهرهبرداری از فرصتهای پیشرو برای توسعه پایدار و رشد اقتصادی کشور دست یافت.